🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام حضرت استاد حجت بنده واقعیت هایی را دیده و بیان کرده ام عجیب است
سلام عادل جان از صبح مشغول کار ساختمانی بودم و در اندک فرصتی سری به
درود حمید آقای بزرگوار... اندیشمندانه سرودهاید👏👏👏🌺🌺🌺
درود استاد طارق بزرگوار... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2912
تعداد کل نظرات و نقدها:147292
از شرم اگر چه روی تو چندین نقاب داشت
هر ذره از فروغ تو چشم پر آب داشت
رفتی به سیر گلشن و از شرم آب شد
هر گل که باغبان ز برای گلاب داشت
دود قیامت از دل آتش بلند کرد
خونابه ای که در دل گرم این کباب داشت
می خواست زین خرابه به جای خراج، گنج
فرمانروای عشق که ما را خراب داشت
در گلشنی که بلبل ما شد سیه گلیم
هر غنچه در نقاب، گل آفتاب داشت
مجنون به ریگ بادیه غم های خود شمرد
یاد زمانه ای که غم دل حساب داشت
زان آتشی که در دل من عشق برفروخت
هر موی من چو موی میان پیچ و تاب داشت
از ورطه ای که کشتی ما بر کنار رفت
دریا خطر ز گردش چشم حباب داشت
صائب ز ما دگر سخن خونچکان مجوی
تا خام بود، گریه خونین کباب داشت
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم