🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام عادل جان از صبح مشغول کار ساختمانی بودم و در اندک فرصتی سری به
درود حمید آقای بزرگوار... اندیشمندانه سرودهاید👏👏👏🌺🌺🌺
درود استاد طارق بزرگوار... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺
هزاران درود بر جناب دانشی عزیز که حضورش خیر و برکت و روشنی است. بینهایت سپاس
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2912
تعداد کل نظرات و نقدها:147291
چسان گستاخ گیرم بوسه ازلعل می آشامش؟
که رنگ از بوسه خورشید می بازد لب بامش
نماید سرمه را بیهوشدارو نرگس مستش
عرق راچشم قربانی کند رخسار گلفامش
ازان حسن تمام اجزا کسی چون چشم بردارد؟
که دریک کاسه دارد نقل و می چشم چو بادامش
به حرفی چون دهان شکوه مارا نمی بندد؟
لب لعلی که کار بوسه می آید زدشنامش
تمنای رهایی دارم از صیاد بیرحمی
که گیراتربود ازخون ناحق حلقه دامش
به فکر ما خمار آلودگان ساقی کجا افتد؟
که می گردد می نارس ز تمکین کهنه در جامش
سگ لیلی ز آهو صد بیابان است وحشی تر
من مجنون به مشت استخوانی چون کنم رامش ؟
نباشد هرکه راامروز در خاطر غم فردا
شب آدینه اطفال باشد جمله ایامش
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم