🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام عادل جان از صبح مشغول کار ساختمانی بودم و در اندک فرصتی سری به
درود حمید آقای بزرگوار... اندیشمندانه سرودهاید👏👏👏🌺🌺🌺
درود استاد طارق بزرگوار... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺
هزاران درود بر جناب دانشی عزیز که حضورش خیر و برکت و روشنی است. بینهایت سپاس
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2912
تعداد کل نظرات و نقدها:147291
مرا که گفت که دست از عنان یار کشم
کشد رقیب رکاب و من انتظار کشم
مرا که هست میسر سبوکشی در دیر
چه لازم است که درد سر خمار کشم
مرا که صبحت داغی همیشه داشته ام
چه اوفتاده که دامن ز لاله زار کشم
مرا که دست و دل از روزگار سرد شده است
چسان به رشته گهرهای آبدار کشم
مرا که زندگی از آتش است همچون شمع
چرا ز شعله برون رخت چون شرار کشم
ز شوربختی من هر حباب گردابی است
چگونه کشتی ازین ورطه برکنار کشم
اگر نه خاطر روی تو در میان باشد
به روی آینه دل خط غبار کشم
چو خار خشک سزاوار سوختن شده ام
عبث چه منت مشاطه بهار کشم
به مصر رفتم و از مشتری ندیدم روی
متاع آینه خود به زنگبار کشم
به یک نسیم توجه ز خاک بردارم
ز ضعف پا به زمین چند چون غبار کشم
ندیده هجر دل ناز پرورم صائب
عجب نباشد اگر ناله های زار کشم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم