🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سلام عادل جان از صبح مشغول کار ساختمانی بودم و در اندک فرصتی سری به
درود حمید آقای بزرگوار... اندیشمندانه سرودهاید👏👏👏🌺🌺🌺
درود استاد طارق بزرگوار... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺
هزاران درود بر جناب دانشی عزیز که حضورش خیر و برکت و روشنی است. بینهایت سپاس
اعضا تایید شده: 1779
تعداد اشعار: 26794
تعداد مطالب: 2912
تعداد کل نظرات و نقدها:147291
به وحشت ز دنیا سلامت گزیدم
به دامن کشیدن گل از خار چیدم
حجاب دل و دیده روشنم شد
چو نرگس بجز پشت پا هر چه دیدم
ز آزادگی جمله تن دست گشتم
که چون سرو دامن ز گلزار چیدم
برآوردم از جیب هر روزنی سر
به هر کوچه چون مهر تابان دویدم
امیدم ز مشق جنونی که کردم
به آن مد آهی است کز دل کشیدم
زهستی جدا شو که این راه را من
به مقراض قطع تعلق بریدم
به یک فرد بسته است صد دفتر اینجا
به خود تا رسیدم به عالم رسیدم
ازان گشت شیرین چو گوهر کلامم
که از بحر هر تلخ و شوری چشیدم
ازان شیر گیرم که در عهد طفلی
ز بی شیری انگشت خود را مکیدم
ادب بود منظور، نه تن پرستی
اگر خار راه تو از پا کشیدم
تو با هر که خواهی برو آشنا شو
که من خیری از آشنایی ندیدم
نصیب من از قرب این لاله رویان
بساطی است کز داغ بر سینه چیدم
مرادم تو بودی ز سیر و اقامت
ز هر جا گذشتم، به هر جا رسیدم
مده صائب از دست دامان وحشت
که من از رمیدن چنین آرمیدم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم