🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

لیست اشعار رباعیات
عنوان شعر خوانش نظرات
رباعی شمارهٔ ۱ : یارب که بقای جاودانی بادا 100
رباعی شمارهٔ ۲ : عشرت بادا صبح تو و شام ترا 93
رباعی شمارهٔ ۳ : شد یار و به غم ساخت گرفتار مرا 93
رباعی شمارهٔ ۴ : جان سوخت ز داغ دوری یار مرا 175
رباعی شمارهٔ ۵ : از بهر نشیمن شه عرش جناب 120
رباعی شمارهٔ ۶ : اندر ره انتظار چشمی که مراست 113
رباعی شمارهٔ ۷ : آن سرو که جایش دل غم پرور ماست 118
رباعی شمارهٔ ۸ : پیوستن دوستان به هم آسان است 160
رباعی شمارهٔ ۹ : شاها سربخت بر در دولت تست 116
رباعی شمارهٔ ۱۰ : اکسیر حیات جاودانم بفرست 97 1
رباعی شمارهٔ ۱۱ : شوخی که خطش آیهٔ فرخ فالی است 84
رباعی شمارهٔ ۱۲ : جز فکر جدا شدن ز دلدارم نیست 133
رباعی شمارهٔ ۱۳ : مجنون که کمال عشق و حیرانی داشت 90
رباعی شمارهٔ ۱۴ : شاها سر روزگار پامال تو باد 97
رباعی شمارهٔ ۱۵ : شاها چو کمان قدر به فرمان تو باد 79
رباعی شمارهٔ ۱۶ : صید افکنی مراد آیین تو باد 92
رباعی شمارهٔ ۱۷ : شاها در جهان عرصهٔ در گاه تو باد 83
رباعی شمارهٔ ۱۸ : جرم است سراپای من خاک نهاد 92
رباعی شمارهٔ ۱۹ : کوی تو که آواره هزاری دارد 107
رباعی شمارهٔ ۲۰ : وحشی که همیشه میل ساغر دارد 89
رباعی شمارهٔ ۲۱ : گر کسب کمال می‌کنی می‌گذرد 96
رباعی شمارهٔ ۲۲ : فریاد که سوز دل عیان نتوان کرد 114
رباعی شمارهٔ ۲۳ : تیرت چو ره نشان پران گیرد 82
رباعی شمارهٔ ۲۴ : دل زان بت پیمان گسلم می‌سوزد 123
رباعی شمارهٔ ۲۵ : یارب که زمانه دلنوازت باشد 170
رباعی شمارهٔ ۲۶ : می‌خواست فلک که تلخ کامم بکشد 144
رباعی شمارهٔ ۲۷ : شاها به عداوت توکس یار نشد 107
رباعی شمارهٔ ۲۸ : آنان که به کویی نگران می‌گردند 91
رباعی شمارهٔ ۲۹ : آن زمره که از منطق ما بی‌خبرند 190
رباعی شمارهٔ ۳۰ : مجنون به من بی سر و پا می‌ماند 140
رباعی شمارهٔ ۳۱ : ای چرخ مرا دلی ست بیداد پسند 108
رباعی شمارهٔ ۳۲ : یا صاحب ننگ و نام می‌باید بود 85
رباعی شمارهٔ ۳۳ : در کوی توام پای تمنا نرود 340
رباعی شمارهٔ ۳۴ : تا پای کسی سلسله آرا نشود 98
رباعی شمارهٔ ۳۵ : در صید گهت که جان طرب ساز آید 114
رباعی شمارهٔ ۳۶ : ازدیده ز رفتن تو خون می‌آید 99
رباعی شمارهٔ ۳۷ : خوش آن که ره عشق بتی پیماید 82
رباعی شمارهٔ ۳۸ : تا شکل هلال گردد از چرخ پدید 94
رباعی شمارهٔ ۳۹ : نوروز شد و بنفشه از خاک دمید 80
رباعی شمارهٔ ۴۰ : آهنگ سفر می‌کند آن ماه عذار 112
رباعی شمارهٔ ۴۱ : یارب که در این دایرهٔ دیر مدار 106
رباعی شمارهٔ ۴۲ : دانی شاها که مهر فرخنده اثر 88
رباعی شمارهٔ ۴۳ : ای صیت معالجات تو عالم گیر 105
رباعی شمارهٔ ۴۴ : آن شمع که دوش بود تب تا سحرش 89
رباعی شمارهٔ ۴۵ : ای منشاء دانایی و ای مایه هوش 121
رباعی شمارهٔ ۴۶ : ای جان و تنم مطیع و شوق تو مطاع 79
رباعی شمارهٔ ۴۷ : فن تو و سد هزار برهان کمال 111
رباعی شمارهٔ ۴۸ : در نامه رقم ز خانه‌ای یافته‌ام 106
رباعی شمارهٔ ۴۹ : تا کار جهان به کام کس نیست مدام 91
رباعی شمارهٔ ۵۰ : تا در ره عشق آشنای تو شدم 1090
رباعی شمارهٔ ۵۱ : امشب همه شب ز هجر نالان بودم 107
رباعی شمارهٔ ۵۲ : از آبله‌ای تازه گل باغ ارم 103
رباعی شمارهٔ ۵۳ : ای آنکه به یکرنگی تو متصفم 96
رباعی شمارهٔ ۵۴ : تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم 136
رباعی شمارهٔ ۵۵ : رخسار تو ای تازه گل گلشن جان 158
رباعی شمارهٔ ۵۶ : تا بود چنین بود و چنین است جهان 169
رباعی شمارهٔ ۵۷ : خورشید که هست شمسهٔ هفت ایوان 84
رباعی شمارهٔ ۵۸ : در نفی رخت شمع شبی راند سخن 112
رباعی شمارهٔ ۵۹ : ای مدت شاهی جهان مدت تو 125
رباعی شمارهٔ ۶۰ : ای رفعت و شان فروترین پایه تو 112
رباعی شمارهٔ ۶۱ : خوش آن که شود بساط مهجوری طی 166
رباعی شمارهٔ ۶۲ : گر درخور مهرم احترامی بودی 82
رباعی شمارهٔ ۶۳ : ای کاش برات من براتی بودی 103
رباعی شمارهٔ ۶۴ : در عهد معالجات تو بیماری 98
رباعی شمارهٔ ۶۵ : گر با تو گهی نظر کنم پنهانی 124
رباعی شمارهٔ ۶۶ : ای درگه تو عید گه روحانی 99