🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۶۶۹ : آتشی نو در وجود اندرزدیم

(ثبت: 194967)

آتشی نو در وجود اندرزدیم

در میان محو نو اندرشدیم

نیک و بد اندر جهان هستی است

ما نه نیکیم ای برادر نی بدیم

هر چه چرخ دزد از ما برده بود

شب عسس رفتیم و از وی بستدیم

ما یکی بودیم با صد ما و من

یک جوی زان یک نماند و ما صدیم

از خودی نارفته نتوان آمدن

از خودی رفتیم وانگه آمدیم

قد ما شد پست اندر قد عشق

قد ما چون پست شد عالی قدیم

پیشه مردی ز حق آموختیم

پهلوان عشق و یار احمدیم

بیست و نه حرف است بر لوح وجود

حرف‌ها شستیم و اندر ابجدیم

سعد شمس الدین تبریزی بتافت

وز قران سعد او ما اسعدیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا