🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سارا (س.سکوت) در همراه با سکوتی آرام
درودی دوباره استاد الهی که سلامت باشید ممنون از این همه لطف سلام مرا هم به
حمید گیوه چیان در داستان کوتاه
درود جناب عبدالله پور عزیز و بزرگوار ممنون از تشریف فرمایی و بذل توجهتان شاد و سلامت
ساده و شکیل بود . آفرین
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام فرامرز جان پسر شاعرم ممنونم از حضور بسیار گرمت بابا طارق را
فرامرز عبداله پور در داستان کوتاه
درود شعری زیبا ودلنشینی از شما خواندم استاد ⚘🌺❤ رقص قلمتان ابدی
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26776
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147235
زپیری حرص دنیا نفس طامع را دو بالا شد
گدا را کاسه در یوزه از کوری مثنی شد
نگردد تنگ از سنگ ملامت شهر و کوبر من
که از مشرب غبار خاطرم دامان صحرا شد
زهمچشمی بلایی نیست بدتر عشقبازان را
زلیخا کور شد تا دیده یعقوب بینا شد
نمی آید بهم چون طوق قمری حلقه چشمش
نظر بازی که محو قامت آن سرو بالا شد
نمی دانم چه گویم شکر آن غارتگر دلها
که از سودای او هر ذره خاکم سویدا شد
تعجب نیست گر دارم امید رحم از ان ظالم
نه آخر مومیایی هم زسنگ خاره پیدا شد؟
نگردد تیره بختی مهر لب حرف آفرینان را
سواد از سرمه روشن می کند چشمی که گویا شد
ندارد تاب دست انداز، صائب دامن عصمت
که بوی پیرهن آواره از دست زلیخا شد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
درود بی کران... جناب خراسانی گران ارج😍🌱
بستن فرم