🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
یادش بخیر
ماه رَمِضُون ،
وَقتِ اذون
چادرشُ سَرش می کرد
مادر بزرگ مهربون
خیمه می زد رو سجاده
تا وقتیکه اذون بده
چشم و گوشش رو تیز می کرد
سجادش و تمیز می کرد
به من می گفت :
گوش کن ببین اذون می گن
صدای ربنا می آد
هیچ کی صداش در نمی آد
انگار همه منتظرن
مُنتَظِرَن اذون بگن
یادش بخیر
تو سفره مون
سبزی و خرما و پنیر
مربا و خامه و شیر
دو ، سه تا نون
دیس پلو با زعفرون
مادر بزرگ خوب من
نمازش که تموم می شد
انگار یه کم آروم می شد
سَجادَشُ یَواش می بست
کِنار سُفره می نشست
با اینکه یک فرشته بود
عاشق آش رشته بود
نگاه به ظَرف آش می کرد
مادرمُ دُعاش می کرد
الهی پیر بشی عروس
رُوزَه شُ وقتی باز می کرد
دست و پاشُ دراز می کرد
عزیز دیگه رمق نداشت
دست های پر محبتش
قدرت رتق و فتق نداشت
سنی ازش گذشته بود
مادر بزرگ خوب من
وقتی سحر بیدار می شد
رادیو رو روشن می کرد
دعای سحر رو گوش می کرد
نَم نَمَک از اَبر چِشاش
بارون اشک می ریخت یواش
همش خدا ، خدا می کرد
بچه هاشُ دعا می کرد
هنوز صداش تو گوشمه
هنوز صداش تو گوشمه
هنوز صداش تو گوشمه
هدیه به روح بزرگوار و مهربان مادر بزرگ عزیزم حاجیه خانم صدیقه شریعتی
محمد رضا شرعی
شبگرد
شهریور 84
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
شهریور 27, 1401
به من می گفت
گوش کن ببین اذون می گن …
درودها جناب شبگرد گرانقدر
بسیار صمیمانه و زیبا
روان مادربزرگ عزیزتان شاد
روز شعر و ادب فارسی بر شما بسیار مبارک
🌷🌷🌷
پاسخ
شهریور 30, 1401
بانوی بزرگوار
سپاس از دقت نظر شما
سپاس از محبت شما
سپاس بی کران
پاسخ
شهریور 27, 1401
درودبرشما
خیلی زیبا یکدست و خوب
آفرین برشما.🌺🌺🌺
روزشعروادب فارسی برشمابزرگوارمبارکباد.
پاسخ
شهریور 30, 1401
جناب یغمایی عزیزم
مفتخرم که مورد پسند واقع شد
سپاس از لطف شما
پاسخ
شهریور 27, 1401
درودها
صمیمی و دلنشین و …
یاد روزگارانی که طعم بهشت می داد
مادربزرگ
همیشه بوی بهشت می دهد،
حتی با سر انگشتان سوخته اش
گویی رسولی ست
نان و نمک به دست
آب و آتش و خاک و باد را
باهم آشتی داده ست…
#مینا_یارعلیزاده
🌟روز شعر و ادب پارسی مبارک باد🌟
پاسخ
شهریور 30, 1401
بانوی گرامی
سپاس از محبت های شما
خوشحالم که مورد پسند واقع شد
پاینده باشید .
سپاس
پاسخ
شهریور 30, 1401
بسیار زیباست
شادکام باشید
🌺🌺🌺🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 30, 1401
سپاس استاد عزیز
بهار حضورتان بی خزان
پاسخ
بستن فرم