🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۲۹ : ازین ده رنگ‌تر یاری نپندارم که کس دارد

(ثبت: 162691)

ازین ده رنگ‌تر یاری نپندارم که کس دارد

وزین بی‌نورتر کاری نپندارم که کس دارد

نماند از رشتهٔ جانم بجز یک تار خون آلود

ازین باریکتر تاری نپندارم که کس دارد

دهم در من یزید دل دو گیتی را به یک مویش

ازینسان روز بازاری نپندارم که کس دارد

نسیم صبح جانم را ودیعت آورد بویش

ازین به تحفه در باری نپندارم که کس دارد

اگر در زیر هر سنگی چو خاقانی سری بینی

ازین برتر سخن باری نپندارم که کس دارد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا