🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۸۰۶ : به می طرف شدن آیین هوشیاران نیست

(ثبت: 173097)

به می طرف شدن آیین هوشیاران نیست

به قلب شعله زدن کار نی سواران نیست

به روز ابر، زر مطربان به باده دهید

که هیچ نغمه تر چون صدای باران نیست

عجب که آتش دوزخ به خویشتن گیرد

دلی که سوخته آتشین عذاران نیست

به بیقراری دل وا شده است دیده ما

سپند در نظر ما ز بیقراران نیست

چو گردباد نگردم به گرد خود، چه کنم؟

درین زمانه که گردی ز خاکساران نیست

سخن به بال هوادار اوج می گیرد

وگرنه ناله قمری کم از هزاران نیست

همیشه ابرتری هست در نظر صائب

خرابه دل ما بی هوای باران نیست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا