🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۹ : خجلت ز عشق پاک گهر می‌بریم ما

(ثبت: 169588)

خجلت ز عشق پاک گهر می‌بریم ما

از آفتاب دامن تر می‌بریم ما

یک طفل شوخ نیست درین کشور خراب

دیوانگی به جای دگر می‌بریم ما

فیضی که خضر یافت ز سرچشمهٔ حیات

دلهای شب ز دیدهٔ تر می‌بریم ما

حیرت مباد پردهٔ بینایی کسی!

در وصل، انتظار خبر می‌بریم ما

با مشربی ز ملک سلیمان وسیع‌تر

در چشم تنگ مور بسر می‌بریم ما

هر کس به ما کند ستمی، همچو عاجزان

دیوان خود به آه سحر می‌بریم ما

صائب ز بس تردد خاطر، که نیست باد!

در خانه‌ایم و رنج سفر می‌بریم ما

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا