🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۰۴ : مه نجویم، مه مرا روی تو بس

(ثبت: 162766)

مه نجویم، مه مرا روی تو بس

گل نبویم، گل مرا بوی تو بس

عقل من دیوانهٔ عشق تو شد

بندش از زنجیر گیسوی تو بس

اشک من باران بی‌ابر است لیک

ابر بی‌باران خم موی تو بس

آینه از دست بفکن کز صفا

پشت دست آئینهٔ روی تو بس

رنگ زلفت بس شب معراج من

قاب قوسینم دو ابروی تو بس

طالب ظل همائی نیستم

سایهٔ دیوار در کوی تو بس

آسمان در خون خاقانی چراست

کاین مهم را نامزد خوی تو بس

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا