🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۱۰۷ : جان منی جان منی جان من

(ثبت: 195827)

جان منی جان منی جان من

آن منی آن منی آن من

شاه منی لایق سودای من

قند منی لایق دندان من

نور منی باش در این چشم من

چشم من و چشمه حیوان من

گل چو تو را دید به سوسن بگفت

سرو من آمد به گلستان من

از دو پراکنده تو چونی بگو

زلف تو حال پریشان من

ای رسن زلف تو پابند من

چاه زنخدان تو زندان من

دست فشان مست کجا می‌روی

پیش من آ ای گل خندان من

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا