🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بیا به خاطره هایم شبی به مهمانی کنونکه حال مرا خوبِ خوب می دانی
گوشه ی چشم تو را دیدن و دیوانه شدن پای از این غمزه مستانه کشیدن سخت
درود بانو... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود حمید آقای بزرگوار، دوست خوبم... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147254
تمکین خرام تو ز بسیاری دلهاست
این سیل، بلنگر ز گرانباری دلهاست
هر حلقه ای از زلف تو، چون حلقه ماتم
از نوحه و از گریه و از زاری دلهاست
بی جلوه انجم، دل شب پرده خواب است
فیض شب آن زلف ز بیداری دلهاست
از شورش جانهاست پریشانی آن زلف
بیماری چشمش ز پرستاری دلهاست
از جلوه او، کیست ز دل دست نشوید؟
خار و خس این سیل، عنانداری دلهاست
مشکل که کند گوش، امان نامه خط را
خال تو که مشغول جگرخواری دلهاست
تا دل نشود بیخبر، آسوده نگردد
مستی عرق صحت بیماری دلهاست
صائب دو جهان سوزد اگر روی نماید
آن نور که در پرده زنگاری دلهاست
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم