🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۴۱۰ : مقام خلوت و یار و سماع و تو خفته

(ثبت: 196427)

مقام خلوت و یار و سماع و تو خفته

که شرم بادت از آن زلف‌های آشفته

از این سپس منم و شب روی و حلقه یار

شب دراز و تب و رازهای ناگفته

برون پرده درند آن بتان و سوزانند

که لطف‌های بتان در شب است بنهفته

به خواب کن همه را طاق شو از این جفتان

به سوی طاق و رواقش مرو به شب جفته

بدانک خلوت شب بر مثال دریایی است

به قعر بحر بود درهای ناسفته

رخ چو کعبه نما شاه شمس تبریزی

که باشدت عوض حج‌های پذرفته

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا