🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۵۷ : دل را به غم تو باز بستیم

(ثبت: 162819)

دل را به غم تو باز بستیم

جان را کمر نیاز بستیم

تن کو سگ توست هم به کویت

بر شاخ گلش به ناز بستیم

از دل به دلت رسول کردیم

وز دیده زبان راز بستیم

دیدیم رخت که قبلهٔ ماست

زآنسو که توئی نماز بستیم

خونین تتق از پی خیالت

بر چشم خیال باز بستیم

بر بوی خیال زود سیرت

خواب شب دیر باز بستیم

جان از پی گرد موکب تو

بر شه ره ترکتاز بستیم

مرغی که کبوتر هوائی است

بر گوشهٔ دام باز بستیم

جوری که ز غمزهٔ تو دیدیم

بر عالم کینه ساز بستیم

خاقانی‌وار لاشهٔ عمر

بر آخور حرص و آز بستیم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا