🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۶۴۵ : مفلس از بزم شراب ما توانگر می رود

(ثبت: 173936)

مفلس از بزم شراب ما توانگر می رود

ابر اینجا تا کمر در آب گوهر می رود

چشم ما در حشر خواهد داد شکر خواب داد

تلخی بادام ما از شور محشر می رود

عشق را با صبر و طاقت جمع کردن مشکل است

کشتی طوفانی ما خوش بلنگر می رود

تا گشودی چاک پیراهن، ز دست انداز رشک

چاک در پیراهن یوسف سراسر می رود

نیستم ممنون مرغ نامه بر یک رشته تاب

نامه من بال بر بال کبوتر می رود

در شبستانی که ما رنگ محبت ریختیم

شمع بیتابانه از دنبال صرصر می رود

معنی پیچیده صائب در زمان ما نماند

برق تیغ ما به خون زلف جوهر می رود

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا