🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۸۵۵ : کجا دیوانه را دل از ملامت تنگ می گردد؟

(ثبت: 174146)

کجا دیوانه را دل از ملامت تنگ می گردد؟

که نخل بارور را دل سبک از سنگ می گردد

زدست انداز گردون کوته اندیشی که می نالد

نمی داند که ساز از گوشمال آهنگ می گردد

زبس عالم سیه در چشمم از نادیدنیها شد

مرا آیینه دل صیقلی از زنگ می گردد

به آهی کوه تمکین نکویان را سبک سازم

به من فرهاد سنگین دست کی همسنگ می گردد؟

چرا اندیشم از گرد گنه با رحمت یزدان؟

به دریا سیل چون پیوسته شد یکرنگ می گردد

اگر از زنگ می گردد سیاه آیینه ها را دل

صفای چهره افزون از خط شبرنگ می گردد

مخوان بر زاهدان خشک طینت شعر تر صائب

که آب چشم نیسان در صدفها سنگ می گردد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا