🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۹۲۴ : آه از عشق جمال حوریی

(ثبت: 197445)

آه از عشق جمال حوریی

کو گرفت از عاشقانش دوریی

زندگی نو به نو از کشتنش

صحت تازه شد از رنجوریی

گر گهر داری ببین حال مرا

در تک دریا ز دریا دوریی

گفتم ای عقلم کجایی عقل گفت

چون شدم می چون کنم انگوریی

جان بسوز و سرمه کن خاکسترش

تا نماند در دو عالم کوریی

تا کند جان‌های بی‌جان در سماع

گرد آن شهد ازل زنبوریی

تا کند آن شمس تبریزی به حق

جمله ویران‌هات را معموریی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا