🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۰۲۷ : نیست عجب صف زده پیش سلیمان پری

(ثبت: 197644)

نیست عجب صف زده پیش سلیمان پری

صف سلیمان نگر پیش رخ آن پری

آن پریی کز رخش گشت بشر چون ملک

یافت فراغت ز رنج وز غم درمان پری

تربیت آن پری چشم بشر باز کرد

یافته دیو و ملک گوهر جان زان پری

ما و منی پاک رفت ماء منی خشک شد

گشت پری آدمی هم شد انسان پری

دیده جان شمس دین مفخر تبریز و جان

شاد ز عشق رخش شادتر از جان پری

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا