🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۱۳ : ای زیر نقاب مه نموده

(ثبت: 162875)

ای زیر نقاب مه نموده

ماه من و عید شهر بوده

از مقنعه ماه غبغب تو

صد ماه مقنعم نموده

باد سر زلفت از سر آغوش

دستار سر سران ربوده

دردانهٔ عقد عنبرینت

خونین صدف از دلم گشوده

توسوده به پای غم دلم را

من آتش غم به دست سوده

از شورش آه من همه شب

با دام تو دوش ناغنوده

وز نالهٔ زیور تو تا روز

من نالهٔ خویش ناشنوده

ای طعنه زده به دیگرانم

در کاهش جان من فزوده

خاقانی اسیر دیگران نیست

هم عشقت و گرگ آزموده

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا