🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۴۰۴ : در گنه اشک ندامت ز جگر برخیزد

(ثبت: 174695)

در گنه اشک ندامت ز جگر برخیزد

این سحابی است که از دامن تر برخیزد

باده در چشم و دل پاک پریزاد شود

قطره چون در صدف افتاد گهر برخیزد

به شکر یا به نوای شکرین پیوندد

هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد

از حریصان نرود حرص زر و سیم به مرگ

تشنه از خواب همان تشنه جگر برخیزد

غفلت نفس دو بالا شود از موی سفید

سگ محال است که از خواب سحر برخیزد

خانه کعبه مقصود سویدای دل است

گرد هستی اگر از پیش نظر برخیزد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا