🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۵۶ : دل نداند تو را چنان که توئی

(ثبت: 162918)

دل نداند تو را چنان که توئی

جان نگنجد در آن میان که توئی

با تو خورشید حسن چون سایه

می‌دود پیش و پس چنان که توئی

عقل جان بر میان به خدمت تو

می‌شتابد به هر کران که توئی

تو جهان دگر شدی از لطف

هم تو سلطان بر آن جهان که توئی

تو برآنی که جانم آن تو است

من که خاقانیم، بر آنکه توئی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا