🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۶۴۵ : درد می را به من خاک نشین بگذارید

(ثبت: 174936)

درد می را به من خاک نشین بگذارید

از پی خیر بنایی به زمین بگذارید

نقش امید در آیینه نماید خود را

هرکجا پای نهد یار، جبین بگذارید

قفل غمهای جهان را بود از صبر کلید

دست چون غنچه به دلهای غمین بگذارید

روز والاگهران می شود از نام سیاه

دامن نام ز کف همچو نگین بگذارید

نور از آینه بر خاک سکندر بارد

اثری گر بگذارید چنین بگذارید

خاکساری است نگهدار دل روشن را

پاس این گنج گهر را به زمین بگذارید

ما به شور از شکرستان جهان خرسندیم

این نمک را به جگرهای حزین بگذارید

لاغری دیده بد را زره داودی است

فربهی را به گهرهای سمین بگذارید

پیش سیلاب گرانسنگ فنا چون صائب

سد آهن ز سخنهای متین بگذارید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا