🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۹۹۱ : به صبر مشکل عالم تمام بگشاید

(ثبت: 175283)

به صبر مشکل عالم تمام بگشاید

که این کلید به هر قفل راست می آید

به قسمت ازلی باش از جهان خرسند

که آب بحر به آب گهر نیفزاید

من از کجا وبهشت برین مگر رضوان

به درد وداغ تو فردوس را بیاراید

در آن چمن که من از گل گلاب می گیرم

ز دور باد صبا پشت دست می خاید

ز آب تیغ جگرگاه خاک شد سیراب

هنوز از شب زلف تو فتنه می زاید

مشو به سنگدلی از سرشک من ایمن

که رشته مغز گهر رفته رفته فرساید

دو چشم دوخته ای برزمین ازین غافل

که چرخ راه تو از هر ستاره می پاید

چه تشنه است به خونریز خلق ابرویش

که در مصاف دو شمشیر کار فرماید

نعیم خلد حلال است بر کسی صائب

که دست ولب به نعیم جهان نیالاید

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا