🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۹ : آن کز می خواجگی است سرمست

(ثبت: 162601)

آن کز می خواجگی است سرمست

بر وی نزنند عاقلان دست

بی‌آنکه کسی فکند او را

از پایهٔ خود فرو فتد پست

مرغی که تواش همای خوانی

جغدی است کز آشیان ما جست

از پنجرهٔ صلاح برخاست

بر کنگردهٔ فساد بنشست

قلب سخن شکسته نامان

بر ما نتوان بدین بپیوست

گیرم که دلی درستمان نیست

باری نامی درستمان هست

تو طعنه زنی و ما همه کوه

تو سنگ زنی و ما همه طست

خاقانی را اگر سفیهی

هنگام جدل سخن فروبست

این هم ز عجایب خواص است

کالماس به زخم سرب بشکست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا