🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۴۱۳۱ : مردان ز جان خویش نه آسان گذشته اند

(ثبت: 175423)

مردان ز جان خویش نه آسان گذشته اند

خون خورده اند تا ز سر جان گذشته اند

گردیده است آب دل رهروان عشق

تا از پل شکسته امکان گذشته اند

فردای باز خواست چه آسوده خاطرند

امروز آن کسان که ز سامان گذشته اند

از صدر تا رسند بزرگان به آستان

از عالم آستانه نشینان گذشته اند

پروانه حلاوت افکار صائبند

آن طوطیان که از شکرستان گذشته اند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا