🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
آن را که عشق بخت جوانی نمی دهد
از حادثات خط امانی نمی دهد
خاکسترش چو فاخته گویا نمی شود
هر کس که دل به سرو جوانی نمی دهد
خال تو در گرفتن دلهای بیقرار
فرصت به هیچ مور میانی نمی دهد
در هیچ بوسه نیست که آن لعل روح بخش
جانی نمی ستاند و جانی نمی دهد
رنگ شکسته کم ز زبان شکسته نیست
ما را چه شد که شرم زبانی نمی دهد
خواهد روان تشنه ما کار خویش کرد
از آب اگر چه خضر نشانی نمی دهد
با خون دل بساز که چرخ سیاه دل
بی خون به لاله سوخته نانی نمی دهد
چو طفل نوسوار سپهر سبک رکاب
هرگز مرا به دست عنانی نمی دهد
تا همچو ماه نو نکنی قد خود دوتا
هرگز ترا فلک لب نانی نمی دهد
تا قد همچو تیر ترا نشکند سپهر
از قامت خمیده کمانی نمی دهد
صائب تهی است جیب و کنارش ز برگ عیش
هر کس که دل به غنچه دهانی نمی دهد
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم