🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مهدی سیدحسینی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
سپاسگزارم 🌷🌷
امیر عباس امن زاده در از کف برفت…
از نگاه مهربانتان ممنونم🌹
طارق خراسانی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
سلام ودرود سپاس از مهر نگاهتان در پناه خدا 🌹
طارق خراسانی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
سلامودرود سپاس از مهر نگاهتان در پناه خدا 🌹
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146447
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
مکش ای سلسله مورو به هم از زاری دل
که شب زلف بود زنده زبیداری دل
بند و زنجیر مرا کیست که از هم گسلد
من که آزاد نگشتم ز گرفتاری دل
تیغ خورشید ز خاکستر شب نورانی است
سبزی بخت بود پرده زنگاری دل
از گرفتاری پیوند سبک کن دل را
که بود شهپر توفیق سبکباری دل
کیست جز دیده خونبار درین خاکستان
که سرانجام دهد شربت بیماری دل
بر تهیدستی دریای گهر می خندد
شوره زار تن خاکی ز گهر باری دل
تلخی زهر بود باده لب شیرین را
هست در تلخی ایام شکر خواری دل
دو سه روزی که درین غمکده مهمان بودم
بود چون غنچه مدارم به جگر خواری دل
خاک تن را دهد از جلوه مستانه به باد
نشود غفلت اگر پرده هشیاری دل
در ره سیل کشد پای به دامن چون کوه
هرکه با جلوه او کرد عنانداری دل
ننهد پشت به دیوار فراغت هرگز
پای هرکس که به گل رفت زمعماری دل
رگ کانی است که در لعل نهان گردیده است
قامت همچو نهال تو زبسیاری دل
به پرستاری دل روز جزا درماند
هرکه صائب نکند چاره بیماری دل
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم