🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۲۷ : نخل قد تو هم آغوش بلا کرد مرا

(ثبت: 171818)

نخل قد تو هم آغوش بلا کرد مرا

هوس زلف تو همدست صبا کرد مرا

خاک در دیده مقراض جدایی بادا!

که ازان حاشیه بزم جدا کرد مرا

عکس من خاک به چشم آینه را می پاشید

پرتو روی تو آیینه نما کرد مرا

بعد عمری که فلک بر سر انصاف آمد

همچو یوسف به لب چاه بها کرد مرا

(چه عجب گر جگر نی بخراشد نفسم

بند از بند، فراق تو جدا کرد مرا)

(داشتم شکوه ز ایران، به تلافی گردون

در فرامشکده هند رها کرد مرا)

چون به بستر بنهم پهلوی راحت صائب؟

غنچه خسبی، گره بند قبا کرد مرا

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا