🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مانای عزیز چه شعری ...شروع طوفانی داشت و در آخر با غمی بزرگ به
عادل دانشی در همراه با سکوتی آرام
درود بر شما استاد سپیدی زیبا و ایهام دار سرودید مانای عزیز نقد رو به خوبی
فرامرز عبداله پور در زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
سلام و درود استاد طارق عزیز خیلی ممنون وتشکر ازحضور همیشه سبزتان 🙏⚘🌹 زنده باشید به مهر
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147266
رخت ازین دنیای پر وحشت به یک سومی کشم
خویش را در گوشه آن چشم جادو می کشم
می کند موج سرابش کار تیغ آبدار
در بیابانی که من گردن چو آهو می کشم
تا مگر مغزم به بوی آشنایی برخورد
عمرها شد چون صبا در گلستان بو می کشم
کوسر فردی که از عالم سبکبارم کند
کز دو سر دایم گرانی چون ترازو می کشم
تا شنیدم می شود از شکر، نعمتها زیاد
هر که رو گردان شد از من دست بررو می کشم
پیش ازین آهو به چشمم اعتبار سگ نداشت
این زمان نازسگ لیلی ز آهو می کشم
نیست تاب باز منت سرو آزاد مرا
دست بر دل می نهم، پا زین لب جو می کشم
از دل بی دست و پای خویش می گیرم خبر
دست اگر گاهی به زلف و کاکل او می کشم
چشم اگر افتد به مهر خامشی صائب مرا
حرف ازوبی پرده چون چشم سخنگومی کشم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود .سپاسگزارم .آموختم از کلامتان 🙏🌹
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
بستن فرم