🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مهدی سیدحسینی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
سپاسگزارم 🌷🌷
امیر عباس امن زاده در از کف برفت…
از نگاه مهربانتان ممنونم🌹
طارق خراسانی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
سلام ودرود سپاس از مهر نگاهتان در پناه خدا 🌹
طارق خراسانی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
سلامودرود سپاس از مهر نگاهتان در پناه خدا 🌹
درودبرشما احسنتم .عالیست. 🌺🌺🌺
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146447
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
مستیی کو تا ره صحرای محشر سرکنیم
شیشه را سرو کنار چشمه کوثر کنیم
چهره وحدت نهان در زیر زلف کثرت اس
خواب آسایش مگر در شورش محشر کنیم
تخم حرص ما ندارد ریشه در ریگ روان
ما به اشک تاک کشت خویشتن راتر کنیم
بر قفس زورآوران مرغان باغ دیگرند
ما شکست بیضه را در کار بال و پر کنیم
شعله سرگرمی ما داغ دارد مهر را
می شود بیهوش دارو خاک اگر بر سر کنیم
گر نباشد در میان روی تو از یک آه گرم
آب را در دیده آیینه خاکستر کنیم
هر چه کیفیت ندارد صحبتش بار دل است
طاعت صدساله را در کار یک ساغر کنیم
همت ما پنجه فولاد را برتافته است
رخنه از مژگان تر در سد اسکندر کنیم
نیست شوری در نمکدان بزم هستی را مگر
داغ خود را خوش نمک از شورش محشر کنیم
قدر در اشک را مژگان چه می داند که چیست
رشته جان را امانت دار این گوهر کنیم
حنظل گردون نسازد عیش ما را تلخکام
ما به اکسیر قناعت زهر را شکر کنیم
چشم می پوشیم از آن زلف پریشان تا به چند
دیده را آیینه دار شورش محشر کنیم
این غزل را خامه صائب به دیوان می برد
جای دارد صفحه خورشید را مسطر کنیم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم