🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۵۰۸ : ز گفت و گو سبک چون موج طوفان دیده می گردم

(ثبت: 176800)

ز گفت و گو سبک چون موج طوفان دیده می گردم

ز خاموشی گران چون گوهر سنجیده می گردم

ز چشم شور آب زندگانی تلخ می گردد

از آن چون خضر برگرد جهان پوشیده می گردم

ز بس کاهیده ام از سرد مهریهای غمخواران

با اندک روی گرمی موی آتش دیده می گردم

نسیم مصر اگر در کلبه احزان من آید

زوحشت مضطرب چون شمع صرصر دیده می گردم

ندارد ریشه در خاک تعلق گردباد من

خس و خاشاک هستی را به هم پیچیده می گردم

در آن وادی که گل از زخم خارش می توان چیدن

ز کوته دیدگی با دامن برچیده می گردم

مرا روزی که آن خورشید سیما در نظر آید

چو اشک خود تمام شب به گرد دیده می گردم

مجو از من سخن در بزم آن آیینه رو صائب

که در بیرون محفل من نفس دزدیده می گردم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا