🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۵۹۸۹ : شمه ای از حیرت عشق است دل پرداختن

(ثبت: 177281)

شمه ای از حیرت عشق است دل پرداختن

با هزار آیینه در کف خویش را نشناختن

غنچه از من یاد دارد در حریم بوستان

از همه روی زمین با گوشه دل ساختن

گر مجرد سیرتی، چون دار می باید ترا

خانه را از غیر اسباب فنا پرداختن

سایه اول بر سر شوریده ما می کند

هر سبکدستی که می آید به چوگان باختن

ماه تابان کیست تا از من تواند تاب برد؟

پیش هر ناشسته رویی رنگ نتوان باختن

رو به هر جانب که آرد در حصار آهن است

هر که را باشد سلاحی چون سپر انداختن

شوق چون پا در رکاب بی قراری آورد

می توان با مرکب چوبین بر آتش تاختن

این جواب آن غزل صائب که ملا گفته است

عاشقی دانی چه باشد، جان و دل پرداختن

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا