🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۶۵۵۷ : نفس ظلمانی نمی دارد محابا از گناه

(ثبت: 177849)

نفس ظلمانی نمی دارد محابا از گناه

نیست پروا طفل زنگی را ز پستان سیاه

از هوا گیرند بی مغزان حدیث پوچ را

کهربا را می پرد چشم از برای برگ کاه

می کند دل را سیه نور چراغ عاریت

نیست ممکن شستن داغ کلف از روی ماه

زینهار از کنج عزلت پای خود بیرون منه

کز بها افتاد یوسف تا برون آمد ز چاه

نیست در پایان عمر از رعشه پیران را گزیر

بر فروغ خویش می لرزد چراغ صبحگاه

سجده شکرش به دامان قیامت می کشد

هر که را صائب شود آن طاق ابرو قبله گاه

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا