🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
مهدی سیدحسینی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درود استاد خراسانی بزرگوار زیبا و خاطره غم انگیزی بود روحشون قرین رحمت الهی سلامت
طارق خراسانی در ;کیجائون (دختران) شمه روز موارکا … (شعر مازندرانی با ترجمه فارسی)
سلام دوست شاعرم سحرگاه فرصتی شد تا به دفتر شما آمده و شعر زیبای
سلامودرود سپاس از مهر وجودتان در این صفحه در پناه خدا 🌹
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146434
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
شد استخوان ز دور فلک توتیا مرا
باری دگر نماند درین آسیا مرا
درویشیم به سایه دیوار می برد
هر چند زیر بال خود آرد هما مرا
فارغ ز کام هر دو جهانم که کرده است
حیرانی جمال تو بی مدعا مرا
در یتیم را چه شناسد صدف که چیست؟
سهل است اگر سپهر نداند بها مرا
مهمان کشت خویشم، اگر نیک اگر بدست
حاشا که هیچ شکوه بود از قضا مرا
خشم است خوردن من و عیب است پوششم
این است از زمانه لباس و غذا مرا
در معنیم فقیر و به صورت توانگرم
چون غنچه هست خرقه به زیر قبا مرا
پای به خواب رفته کوه تحملم
نتوان به تیغ کرد ز دامن جدا مرا
از کوه غم اگر چه دو تا گشته قامتم
نشکسته است آبله در زیر پا مرا
خون در تلاش جامه الوان نمی خورم
سالی بس است کعبه صفت یک قبا مرا
از چرخ منت پر کاهی نمی کشم
گر استخوان ز درد شود کهربا مرا؟
از سایه ام اگر چه به دولت رسند خلق
یک مشت استخوان نبود چون هما مرا
صائب نبسته است کسی پای سیر من
زندان شده است بند گران وفا مرا
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم