🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گوشه ی چشم تو را دیدن و دیوانه شدن پای از این غمزه مستانه کشیدن سخت
درود بانو... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود حمید آقای بزرگوار، دوست خوبم... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود بر شما دوستی که شجاعت آن را نداشتهای که با نام به صفحه این
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147252
به من رسید نوید وصال دلداران
چو کشته را دم عیسی و کشته را باران
چه نکهتست مگر بر گذار باد بهار
گشودهاند سر طبلههای عطاران
به حق صحبت و یاری که چون شوم در خاک
بود هنوز مرا میل صحبت یاران
چو رفت آب رخم در سر وفاداری
بهل که خاک شوم در ره وفاداران
ترا که بر سر سنجاب خفتهئی چه خبر
که شب چگونه بروز آورند بیداران
ز نرگس تو طبیبان اگر شوند آگاه
هزار بار بمیرند پیش بیماران
چنین که بادهٔ دوشین مرا ز خویش ببرد
مگر بدوش برندم ز کوی خماران
کسیکه مست بمیرد بقول مفتی عشق
برو درست نباشد نماز هشیاران
چگونه خواب برد ساکنان هودج را
ز غلغل جرس و نالهٔ گرفتاران
مجال نیست که در شب کسی برآرد سر
ز بسکه دست برآوردهاند عیاران
دل ار چه روی سپردی بطرهاش خواجو
کسی چگونه دهد نقد خود بطراران
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
بستن فرم