🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

لیست اشعار قطعات
عنوان شعر خوانش نظرات
شمارهٔ ۱- در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله ا‌لحسین علیه السلام گوید : بارد چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟ 75
شمارهٔ ۲ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا طاب ثراه می‌فرماید : ای ترک من ای بهار جان‌افزا 90
شمارهٔ ۴ : ای پسر درکار دنیا تا توانی دل مبند 72
شمارهٔ ۵ : باش تا از ابلهی دستی بدارد پیش شمع 77
شمارهٔ ۶ : چون به عشق مجاز نیست نیاز 81
شمارهٔ ۳ - در ستایش امیرالامراء العظام میرزا نبی‌خان رحمه‌لله فرماید : سحرگه ترک فلک تنگ بست خفتان را 76
شمارهٔ ۷ : حکایتیست مرا از که از کسی که بود او 95
شمارهٔ ۸ : حل معمای حکمتش نتواند 76
شمارهٔ ۹ : در سخن گفتن چو ماه و آفتاب 78
شمارهٔ ۱۰ : در شب تاریک شمع ما بود پروانه‌سوز 69
شمارهٔ ۱۱ : گر بداند لذت جان باختن در راه عشق 157
شمارهٔ ۱۲ : مانند‌گربه‌ای که خورد بچگان خویش 83
شمارهٔ ۱۳ : بسکه سرگرم حجت خویشند 88
شمارهٔ ۱۴ : مردکز عیب خویش بیخبرست 83
شمارهٔ ۱۵ : استرم را اگر فرستادی 104
شمارهٔ ۱۹ : چو زنی در دام شهوت شد اسیر 95
شمارهٔ ۱۶ : مر آن خدای که پیمانه را نگهدارد 70
شمارهٔ ۱۷ : ای که از عشق و عقل می‌لافی 67
شمارهٔ ۱۸ : کلام عاقل و جاهل به گوش یکدیگر 79
شمارهٔ ۲۰ : عاقل از دیدار معنی غافلست 73
شمارهٔ ۲۱ : ظلم ظالم ذخیره‌ایست نکو 104
شمارهٔ ۲۲ : درین‌کتاب پریشان نبینی از تربیتت 82
شمارهٔ ۲۳ : خازن میر معظم راوی اشعار من 87
شمارهٔ ۲۵ : منافق آنچنان داند ز تلبیس 74
شمارهٔ ۲۴ : رنج بیوقت و مرگ بی‌هنگام 84
شمارهٔ ۲۶ : نفس امارهٔ تو دشمن تست 71
شمارهٔ ۲۷ : امید عیش مدار از جهان بوقلمون 84
شمارهٔ ۲۸ : ز عهد مهد تا پایان پیری 99
شمارهٔ ۲۹ : ای دل از جویی که جز احمد کسش‌ میراب نیست 93
شمارهٔ ۳۰ : زینگونه که امروز کند خواجه تغافل 79
شمارهٔ ۳۲ : ذکر خیری که پیش ازین بودت 76
شمارهٔ ۳۳ : چو از نعمت حق شود بنده غافل 71
شمارهٔ ۳۱ : ای کعبه به ما از ما نزدیکتری امّا 71
شمارهٔ ۳۴ : آه مظلوم تیر دلدوزیست 71
شمارهٔ ۳۷ : نفس کافر زنی است زانیّه 100
شمارهٔ ۳۵ : ای وزیری که به دهر آنچه بود دلخواهت 77
شمارهٔ ۳۶ : بخیل چون زر قلبست و پند چون آتش 76
شمارهٔ ۳۸ : آنکه تیز از لطیفه نشناسد 82
شمارهٔ ۳۹ : مست کز بول خود وضو گیرد 133
شمارهٔ ۴۲ : کار خود را به کردگار گذار 81
شمارهٔ ۴۴ : گر تو جانی دهی به بوسهٔ من 72
شمارهٔ ۴۰ : بیا به خویش به گوهر نصیحتی داری 78
شمارهٔ ۴۱ : ای داورگیتی که بود شهرهٔ آفاق 84
شمارهٔ ۴۳ : ای پسر نیست حرص را پایان 99
شمارهٔ ۴۵ : صحن فلک شد سیاه بسکه ز غبرا 83
شمارهٔ ۴۶ : ای خواجه هر خطا که کنی خود به خود کنی 71
شمارهٔ ۴۷ : بکن ای نفس هرچه می‌خواهی 66
شمارهٔ ۴۸ : بارخدایا ثنای همچو تویی را 63
شمارهٔ ۴۹ : ای دل آن کس که خویش را نشناخت 83
شمارهٔ ۵۰ : آنچنان افتاده شو در راه خلق 86
شمارهٔ ۵۱ : نفس شریر بدرگ غدار خیره را 100
شمارهٔ ۵۲ : سیهروزی از بخکسی ندیده یل بتر 75
شمارهٔ ۵۳ : خسروا ای ‌آنکه قهرت روز رزم وگاه کین 85
شمارهٔ ۵۴ : کنون که دامن مقصود اوفتاد به چنگ 61
شمارهٔ ۵۵ : چه غم از بینوایی آن کس را 82
شمارهٔ ۵۶ : معرفت شایسته باشد ورنه در صد عمر نوح 97
شمارهٔ ۵۷ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین‌خان نظام‌الدوله حکمران فارس گوید : ای داور آفاق که از فرط سخاوت 80
شمارهٔ ۵۸ : طلعت مقصود چون ز پرده درآید 69
شمارهٔ ۵۹ : ازین حلاوت گفتار بس عجب نبود 93
شمارهٔ ۶۰ : آوخ آوخ که مرگ نگذارد 88
شمارهٔ ۶۱ : به هر کس نعمتی گر زان فرستی 91
شمارهٔ ۶۴ : مفتی شهر ما که آگه نیست 86
شمارهٔ ۶۶ : جور اگر کم بود اگر فزون 82
شمارهٔ ۶۲ : چو دشنامی شنیدی‌ لب فروبند 170
شمارهٔ ۶۳ : گدای راه‌نشین گر کند تصور شاهی 71
شمارهٔ ۶۵ : ای دل ار نور جان طمع داری 75
شمارهٔ ۶۷ : عاقلان مست حجت خویشند 98
شمارهٔ ۶۸ : لاف طاعت چند در پیری زنی 65
شمارهٔ ۷۱ : اگر خاموش بینی عارفی را 73
شمارهٔ ۶۹ : محققست که دنیا مثال مرداریست 78
شمارهٔ ۷۰ : مگر به خنده درآیی وگرنه هیبت تو 75
شمارهٔ ۷۲ : آدمی راکاو نباشد تجربت 80
شمارهٔ ۷۷ : هرگناهی که خودکند جبری 68
شمارهٔ ۷۸ : هزاران مکر و فن باشد زنان را 67
شمارهٔ ۷۳ : نفس امارهٔ تو دشمن توست 52
شمارهٔ ۷۴ : گفت رندی با یکی در نیمروز 70
شمارهٔ ۷۵ : ای داور زمین و زمان کز شکوه و فر 98
شمارهٔ ۷۶ : عارفان را شرم امروزست مانع از گناه 76
شمارهٔ ۸۲ : هرکرا حسن اعتقادی هست 81
شمارهٔ ۸۳ : هر وقت که خر برآورد بانگ 88
شمارهٔ ۷۹ : ابومسیلمه گر دعوی نبوت کرد 63
شمارهٔ ۸۰ : مگر خدای منزه نبود ای فرزند 75
شمارهٔ ۸۱ : شهی که پردهٔ امکان اگر براندازد 76
شمارهٔ ۸۴ : وقتی ار رحم آورد جلاد بر بیچاره‌ای 77
شمارهٔ ۸۵ : ای وزیری که صدر قدر ترا 109
شمارهٔ ۸۶ : ای برادر گرت خطایی رفت 76
شمارهٔ ۸۷ : من همان رند و مست و بیباکم 67
شمارهٔ ۸۸ : آنکه را شمع هدی نیست به دست 102
شمارهٔ ۹۰ : ای ستمگر ستم مکن چندان 322
شمارهٔ ۸۹ : مسلمست که‌‌ گنجشک نیست چون شهباز 62
شمارهٔ ۹۳ : چون زبانت نیست با دل آشنا 84
شمارهٔ ۹۴ : چنان بیغوله دشتی آدمی‌کش 68
شمارهٔ ۹۱ : ز فیض رحمت حق دمبدم فزون گردد 82
شمارهٔ ۹۲ : مردی که حریص آمد هرگز نشود قانع 78
شمارهٔ ۹۵ : جهان ز حوصلهٔ آرزو فراخ‌ترست 73
شمارهٔ ۹۶ : شنیدستم که بوتیمار مرغیست 160
شمارهٔ ۹۷ : ای داور زمانه که از وصف رای تو 69
شمارهٔ ۹۸ : هرچه بر من زمانه گیرد تنگ 67
شمارهٔ ۹۹ : توان گریخت به جایی ز دشمنان لیکن 72
شمارهٔ ۱۰۰ : ای که جویی جمال شاهد جان 82
شمارهٔ ۱۰۱ : درویش قناعت گر و سلطان توانگر 95
شمارهٔ ۱۰۲ : کم‌خور ای‌ نادان‌ و بر این گفته کم‌جو اعتراض 84
شمارهٔ ۱۰۳ : هزار سال که ضحاک پادشاهی کرد 80
شمارهٔ ۱۰۴ : دوستی گفت عیب من با غیر 153
شمارهٔ ۱۰۵ : قاآنیا زگفتهٔ بیهوده لب ببند 70
شمارهٔ ۱۰۶ : پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن 301
شمارهٔ ۱۰۷ : گل عزیزست هرکجا روید 112
شمارهٔ ۱۰۹ : دل و جان مرد عاشق دوست دارد 83
شمارهٔ ۱۱۱ : ای دزد ز کوی اهل توحید 82
شمارهٔ ۱۰۸ : جنبش مژگان دلیل جنبش جانست 85
شمارهٔ ۱۱۰ : وزیر عصر و مجیر جهان مشیرالملک 76
شمارهٔ ۱۱۲ : یک جهان تسلیم در یک پیرهن 93
شمارهٔ ۱۱۴ : ای برادر جامهٔ عوری طلب 102
شمارهٔ ۱۱۶ : ای دل ار عشق یار می‌طلبی 68
شمارهٔ ۱۱۳ : بسا مزور و صوفی‌نمای ازرق‌پوش 78
شمارهٔ ۱۱۵ : به سوی بحر خدا بگذر ای نسیم صبا 76
شمارهٔ ۱۱۷ : دو سال تلخ نشاند شراب را در خم 79
شمارهٔ ۱۱۸ : ای امید ناامیدان ای پناه بیکسان 75
شمارهٔ ۱۲۳ : گلستانی که هر برگ گلش را 71
شمارهٔ ۱۲۴ : در کمندی اوفتادستیم صعب 68
شمارهٔ ۱۱۹ : میر زمانه‌ای که نگردد مرا زبان 65
شمارهٔ ۱۲۰ : صاحبا ای که در مدایح تو 96
شمارهٔ ۱۲۱ : داورا ای که خاک پای ترا 80
شمارهٔ ۱۲۲ : درین کتاب پریشان نگر به خاطر جمع 79
شمارهٔ ۱۲۵ : هر که را نیم جو قناعت هست 72
شمارهٔ ۱۲۹ : دایماً چون دو دست اهل دعا 73
شمارهٔ ۱۳۱ : عاقلا همنشین ساده مشو 81
شمارهٔ ۱۲۶ : تویی چرخ و بس بد ترا فخر رفعت 78
شمارهٔ ۱۲۷ : گر نشدی ابر تیره پردهٔ خورشید 75
شمارهٔ ۱۲۸ : اکنون که در رزق گشادست خداوند 66
شمارهٔ ۱۳۰ : ای نفس خیره ملک دو عالم از آن تست 95
شمارهٔ ۱۳۳ : گر هزار آستین برافشانی 64
شمارهٔ ۱۳۶ : نفس با عقل آشنا نشود 61
شمارهٔ ۱۳۷ : چون زبان راز دل نمی‌داند 62
شمارهٔ ۱۳۲ : قاآنیا اگر ادب اینست و بندگی 76
شمارهٔ ۱۳۴ : دلاکنون چو نداری به عرش وکرسی راه 79
شمارهٔ ۱۳۵ : جوانمردی نه این باشدکه چون برق 70
شمارهٔ ۱۳۹ : چون کاسه و کیسه‌‌ گشت هر دو 87
شمارهٔ ۱۴۲ : دلا از خویشتن چون درگذشتی 90
شمارهٔ ۱۳۸ : باادب باش ای برادر خاصه با دیوانگان 101
شمارهٔ ۱۴۰ : آن راکه گنج معرفت کردگار هست 103
شمارهٔ ۱۴۱ - در تاریخ وفات شاهزادهٔ مبرور کامران میرزا طاب‌الله ثراه : داد از سپهر غدّار آه از جهان فانی 93
شمارهٔ ۱۴۳ : یکی به چشم تامل نگر بدین تمثال 92
شمارهٔ ۱۴۵ : ای آنکه گشاد کار خواهی 95
شمارهٔ ۱۴۴ : چو کفر و دین حجاب رهست ای رفیق راه 87
شمارهٔ ۱۴۶ : شرح خاموشیت باید از زبان دل شنو 88
شمارهٔ ۱۴۷ : ای خواجه به نزد شحنه امروز 87
شمارهٔ ۱۴۸ : هر آن دیار که باشد ز اهل دل خالی 83
شمارهٔ ۱۴۹ : یکی را دیدم اندر ری که دایم 87
شمارهٔ ۱۵۰ : ای دریغا خلق عالم بیشتر طفلند طفل 73