شعر پاک

🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

تندیس شعرپاک

کلام بزرگان

هنوز نقشِ وجودِ مرا به پرده‌ی هستی
نبسته بود زمانه، که دل به مِهر تو بستم

« مهرداد اوستا »

تازه ترین نظرات

طارق خراسانی در کهکشان در کف نگاه حسین

سلام حضرت استاد معصومی عزیز سپاس فراوان ازمهرحضورتان در پناه خدا🌱🙏🌹🌱

علی معصومی در کهکشان در کف نگاه حسین

سلام استاد جان تضمین های نابعالی زبانزد اند 🌺🌺🌺👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻

علی معصومی در دوباره بر می گردم

استاد جان مسئله اینجاست که فرض از ابتدا درست نیست مقایسه دو بی نهایت که ذاتا

معین حجت در نهراس

درود بانو بزرگوار ... سپاسگزارم از توجه و محبت شما🙏🙏🙏🌺🌺🌺

طارق خراسانی در آخرین پیامبر روزگار من

سلام‌عزیز عمو‌ خانم را خانوم‌ بخوانید خانوم شعرهای من ای آخرین امید! من زنده‌ام به این

مشاهده تمام نظرات و نقدها

کاربران دارای اشتراک

ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

آرزو بزن بیرانوند

امیر وحدتی "یگانه"

محمد رضا شرعی ( شبگرد )

آمار سایت

اعضا تایید شده: 1773

تعداد اشعار: 26555

تعداد مطالب: 2880

تعداد کل نظرات و نقدها:146412

حاضرین در سایت

محمدشفیع دریانورد

سیدمحمدرضا لاهيجی

زهرا نمازخواجو

متولدین امروز

شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک می‌گوید:

لیست اشعار گلشن راز

عنوان شعر	خوانش	نظرات
بخش ۱ - دیباچه : به نام آن که جان را فکرت آموخت	109
بخش ۳ - سال در ماهیت فکرت : نخست از فکر خویشم در تحیر	128
بخش ۶ - سال در موضوع فکرت : کدامین فکر ما را شرط راه است	88
بخش ۲ - سبب نظم کتاب : گذشته هفت و ده از هفتصد سال	133
بخش ۴ - جواب : مرا گفتی بگو چبود تفکر	161
بخش ۵ - تمثیل در بیان سر پنهانی حق در عین پیدایی : اگر خورشید بر یک حال بودی	102
بخش ۷ - جواب : در آلا فکر کردن شرط راه است	213
بخش ۱۴ - سال از ماهیت من : که باشم من مرا از من خبر کن	107
بخش ۱۶ - سال از احوال سالک و نشانهای مرد کامل : مسافر چون بود رهرو کدام است	117
بخش ۱۰ - قاعده در تشبیه کتاب آفرینش به کتاب وحی : به نزد آنکه جانش در تجلی است	114
بخش ۱۲ - تمثیل در بیان وحدت کارخانه عالم : تو گویی هست این افلاک دوار	93
بخش ۸ - تمثیل در بیان ظهور خورشید حقیقت در آیینه کائنات : اگر خواهی که بینی چشمهٔ خور	97
بخش ۱۵ - جواب : دگر کردی سؤال از من که من چیست	104
بخش ۹ - قاعده در شناخت عوالم پنهان و شرایط عروج بدان عوالم : تو از عالم همین لفظی شنیدی	125
بخش ۱۷ - جواب به سال اول : دگر گفتی مسافر کیست در راه	120
بخش ۱۱ - قاعدهٔ تفکر در آفاق : مشو محبوس ارکان و طبایع	85
بخش ۱۸ - قاعده در بیان سیر نزول و مراتب صعود آدمی : بدان اول که تا چون گشت موجود	110
بخش ۱۳ - قاعده در تفکر در انفس : به اصل خویش یک ره نیک بنگر	99
بخش ۱۹ - تمثیل در بیان مقام نبوت و ولایت : نبی چون آفتاب آمد ولی ماه	109
بخش ۲۰ - جواب به سال دوم : کسی مرد تمام است کز تمامی	127
بخش ۲۱ - تمثیل در بیان رابطهٔ شریعت و طریقت و حقیقت : تبه گردد سراسر مغز بادام	120
بخش ۲۴ - سال از شرایط شناخت وحدت و موضوع شناخت عرفانی : که شد بر سر وحدت واقف آخر	112
بخش ۲۶ - سال از کیفیت جمع بین وحدت و کثرت : اگر معروف و عارف ذات پاک است	98
بخش ۲۹ - سال از معنی انا الحق : کدامین نقطه را نطق است «اناالحق»	123
بخش ۳۳ - سال از معنی وصال : چرا مخلوق را گویند واصل	124
بخش ۲۲ - قاعده در حکمت وجود اولیا : نبوت را ظهور از آدم آمد	103
بخش ۲۳ - تمثیل در بیان سیر مراتب نبوت و ولایت : چه نور آفتاب از شب جدا شد	108
بخش ۲۵ - جواب : کسی بر سر وحدت گشت واقف	119
بخش ۲۷ - جواب : مکن بر نعمت حق ناسپاسی	107
بخش ۲۸ - تمثیل در بیان نسبت عقل با شهود : ندارد باورت اکمه ز الوان	103
بخش ۳۰ - جواب : انا الحق کشف اسرار است مطلق	115
بخش ۳۱ - قاعده در بطلان حلول و اتحاد : من و ما و تو او هست یک چیز	94
بخش ۳۲ - تمثیل در نمودهای بی‌بود : بنه آیینه‌ای اندر برابر	138
بخش ۳۴ - جواب : وصال حق ز خلقیت جدایی است	93
بخش ۳۵ - تمثیل در اطوار وجود : بخاری مرتفع گردد ز دریا	101
بخش ۳۶ - سال از ماهیت قرب و بعد و امکان وصال با حق : وصال ممکن و واجب به هم چیست	104
بخش ۳۸ - سال از ماهیت نطق و بیان : چه بحر است آنکه نطقش ساحل آمد	118
بخش ۴۷ - سال از کیفیت جدایی میان قدیم و محدث : قدیم و محدث از هم چون جدا شد	94
بخش ۳۹ - جواب : یکی دریاست هستی نطق ساحل	120
بخش ۴۱ - قاعده در بیان اقسام فضیلت : اصول خلق نیک آمد عدالت	97
بخش ۴۲ - تمثیل در بیان نکاح معنوی جسم با جان یا صورت با معنی : اگرچه خور به چرخ چارمین است	153
بخش ۳۷ - جواب : ز من بشنو حدیث بی کم و بیش	133
بخش ۴۰ - تمثیل در بیان ماهیت صورت و معنی : شنیدم من که اندر ماه نیسان	92
بخش ۴۳ - سال در شناخت جزو حقیقی و کل مجازی و کیفیت بزرگتر بودن این جزو از کل خود : چه جزو است آنکه او از کل فزون است	87
بخش ۴۴ - جواب : وجود آن جزو دان کز کل فزون است	103
بخش ۴۵ - تمثیل در بیان اقسام مرگ و ظهور اطوار قیامت در لحظهٔ مرگ : اگر خواهی که این معنی بدانی	181
بخش ۴۶ - قاعده در بیان معنی حشر : ز تو هر فعل که اول گشت صادر	91
بخش ۴۸ - جواب : قدیم و محدث از هم خود جدا نیست	94
بخش ۴۹ - سال از معانی اصطلاحات شاعرانه عارفان : چه خواهد اهل معنی زان عبارت	87
بخش ۵۰ - جواب : هر آن چیزی که در عالم عیان است	108
بخش ۵۵ - سال از معنی حقیقی شراب و شاهد و خرابات و امثال آن : شراب و شمع و شاهد را چه معنی است	86
بخش ۵۸ - سال از معنی بت و زنار و ترسایی : بت و زنار و ترسایی در این کوی	93
بخش ۵۱ - اشارت به چشم و لب : نگر کز چشم شاهد چیست پیدا	106
بخش ۵۲ - اشارت به زلف : حدیث زلف جانان بس دراز است	86
بخش ۵۳ - اشارت به رخ و خط : رخ اینجا مظهر حسن خدایی است	124
بخش ۵۴ - اشارت به خال : بر آن رخ نقطهٔ خالش بسیط است	105
بخش ۵۹ - جواب : بت اینجا مظهر عشق است و وحدت	206
بخش ۵۶ - جواب : شراب و شمع و شاهد عین معنی است	132
بخش ۶۱ - اشارت به ترسایی و دیر : ز ترسایی غرض تجرید دیدم	101
بخش ۵۷ - اشارت به خرابات : خراباتی شدن از خود رهایی است	97
بخش ۶۰ - اشارت به زنار : نظر کردم بدیدم اصل هر کار	88
بخش ۶۲ - تمثیل در اطوار سیر و سلوک : بود محبوس طفل شیرخواره	127
بخش ۶۳ - اشارت به بت : بت ترسا بچه نوری است باهر	194
بخش ۶۴ - خاتمه : از آن گلشن گرفتم شمه‌ای باز	99

ناحیه کاربری

ثبت نام در شعرپاک

کتابخانه

صور خیال در شعر فارسی

بیان و معانی

هنر مقدس

مکتب های ادبی

مشاهده تمام کتاب‌ها

سخن دل

غزل ها بر نمی تابند غم را، قالبی دیگر
بیاور چون که دریایی ست لطفا، ساحلی دیگر

زمانی که دلت ماوای یک عشق است لازم نیست
بگردی تا ببینی آن حقیقت در دلی دیگر

«ز هشیاران عالم هر که را دیدم غمی دارد »
و من در هجر او هر لحظه دارم مشکلی دیگر

تو را وقتی به چشم عشق می بینم و می نوشم
گمان دارم سرشت توست از آب و گلی دیگر

فداییّ خط و خال و لب لعلت نه تنها، من
چه دل ها خون شده هر لحظه داری بسملی دیگر

تضادی هست بین عقل و عشق از دید انسان ها
که هستم من ؟ هم از اعجاز عشقت جاهلی دیگر

خوشا‌مجنون‌که‌با‌صدقش‌شده اسطوره‌ای‌جاوید
و لیلایی که چون مجنون ندیده عاقلی دیگر

« صدیقه پناهنده »

تازه ترین نقدها

علی معصومی در سر منشاء دیوانگی

سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی

معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام و سپاس مجدد

طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی

معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ

طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…

سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را

مشاهده تمام نظرات و نقدها

آرشیو

ویدئو

فایل صوتی

کانال تلگرام