🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
*در سوگ بزرگی برای فقدان آن امام*
عزای کیست که عالم تمام، گریان است
سرشک شیعه و سنی روان چو باران است
مگر امام مبین صادق از میان رفته ،
که بانگ شیون و اندوه تا به کیوان است
امام و هادی و محیی الشریعه و استاد
که مستفیدش هزاران نفر چو نعمان است
میان امت اسلام این امام همام
چو شمع جمع فریقین و نور ایمان است
کجاست آن که پس از او زند دم از اکسیر
و پرده بر فکند زانچه راز پنهان است
درون هستهء جرثومه گفت خورشیدی
نهفته ایزد و خورشیدوش فروزان است
همان امام مبینی که یافت چار امام
از او فروغ و فروغش چو مهر تابان است
ز مادر ار چه به صدیق میرسد نسبش
ز پشت حیدر و صدیقهء طهوران است
شریعت نبوی زنده شد ز فیض دمش
چنان که مسلک او گویی آب حیوان است
شکست قامت اسلام را شهادت او
به سوگ او نه فقط ما که نوع انسان است.
مشهد-۱۳۹۸/۴/۵
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
اردیبهشت 25, 1402
درودها…استاد پژوهنده ی ارجمند وعزیز.در شعر فاخرتان (بیت سوم) فرموده اید :
امام و هادی و محیی الشریعه و استاد
که مستفیدش هزاران نفر چو نعمان است….
اگر در مصراع دوم «هزاران» را به «صدها» تغییر دهید از هر حیث پسندیده تر می نماید.
پاسخ
اردیبهشت 26, 1402
سلام بر شما استاد و سرورم، بله سعی میکنم، اما با ترکیب موجود سکته غیر مغتفر حاصل میشود ولی شان هر دو دلالت بر کثرت است. ممنونم از حسن التفات شما🌹
پاسخ
اردیبهشت 28, 1402
کجاست آن که پس از او زند دم از اکسیر
و پرده بر فکند زانچه راز پنهان است
درودها برشما زیباست اجرتون باصاحب این اثر
🌺🌺🌺
پاسخ
اردیبهشت 29, 1402
درود و سپاس بر شاعر بزرگوار و فرهیخته ام جناب پژوهنده دستمریزاد عزیز شعر ارزشی با ارزشی است گرامی
🙏🙏🙏❤️❤️❤️🙏🙏🙏
پاسخ
بستن فرم