قدرِ خودکار و مداد

درودو سپاس بر شاعر فرهیخته و صاحب ذوق و
اندیشه دختر نازنینم
سرکارخانم لیلا صالح
که به وجودشان افتخار میکنم و به خود می بالم
که با چنین عزیزانی به تبادل فرهنگی و هنری
می پردازم
تقدیمتان
ای بهارم !
کاش بودی چون بهار
با طراوت، بس معطر، برقرار
روزِبدخواهان تو چون شامِ تار
قاصدكهایت، هميشه درسفر
جاده هاشان، بی خطر
دشمنانت، بی خبر
دامنِ نيلوفرونسرين
چومريم، پاكِ پاك
دیدگانِ سبزچشمت چون زمرد تابناك
سينه ی بادِ خزانت، چاكِ چاك
جام گلبرگِ لبانت، نوش باد
غرش آتشفشان، خاموش باد
آرزوی ِبهتری دارم برایت همچنين
چون به چشم شورِاين بادِ خزان
دارم يقين
مابقی را می گذارم بعدازاين
راستی يادم برفت
بوی عطرِگيسوانت، بادوام
اهتزازِپرچمِ گلهای زيبايت مدام
عرضِ ديگر نيست
فعلا والسلام
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درود و سپاس بر استاد و سرور بزرگوارو فرهیخته
و صاحب ذوق و اندیشه ام
جناب طارق خراسانی معزز
که همواره به شاگردی و حضور در کلاس
ادب و ادبیاتشان افتخار کرده و میکنم و
خواهم کرد
عزیز بزرگوار از این همه کوچکنوازی که نماد
و نمود بزرگواری و بزرگ منشی آن استاد
عزیزم می باشد صمیمانه وصادقانه تشکر
وقددانی میکنم و به حرمت ایده و افکار و
مرام زلال و ارزشمند آن عزیز ایستاده ادای
احترام می نمایم .
دستبوسم استاد والا مقامم. در کلاستان درس
پس می دهم تا نشان دهم لیاقت حضور در
کلاستان را دارم .
امیدوارم که با کار بیشتر و بهتر و بهره گرفتن
از آن چشمه ی جوشان معرفت و کمال و علم
و ذوق و تجاربتان در حد توانم نشان دهم که
شاگردی ناسپاس و کودن نیستم . و قدر محبت و این همه حسن نیت آن بزرگوار را می دانم
برایتان چه در دنیای مجازی و چه حقیقی از
خالق زیبایی ها بهترین ها را آرزو دارم
نه جاذبه سيبی زمينی ام
و نه جَوِّانگورآسمانی ام
با ميوه ی ِنگاه ِتو ست
كه دريايی ام هنوز !
باقی بقایتان

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته ام
سرکارخانم نوری معزز و ارجمندم
این سروده شامل سه قسمت است
پاره ای از آن مربوط است به هفت یا هشت
وشاید هم ده سال پیش و تعدادی فراز هایش
مربوط به شعری دیگر حدود سه چهار سال پیش و اندکی هم متعلق به چند روز پیش است . بنا به پیشنهاد عزیز مدتی رفتم در سایت “شعر ایران ” چند روز پیش نقدی برای عزیز ی نوشتم و دیدم چندان استقبالی برای خواندن نقد نمی شود . روی شعر یکی از شاعران کامنتی نوشتم ایراد هم نگرفتم و کمی
اجتماعی بود و می شد در پاره ای موارد به مسایل امروز ربطش داد ایشان برآشفتند و از القاب نقادباشی و استاد خود خوانده و ……. نوشتند این مطالب فاقد ارزش است و چرا
می خواهید
عقاید خود را به دیگران تحمیل کنید و از این گونه بیانات و به مدیر سایت هم اطلاع دادند
و ایشان هم کاربری مرا برای گذاشتن کامنت محدود کردند و برایم پیام خصوصی ارسال که
بخاطر شکایت تعدادی از شاعران و دیدگاه های شما امکان نوشتن روی شعر دیگران را ندارید و حتی نمی توانستم به عزیزانی که
شعرم را می خوانند جواب بدهم لذا چند فرازی هم نیمایی سرودم و با آن دوتای قبلی ادغام
کردم و برای اینکه برایشان مفهوم گردد بر خلاف میلم در ساختار نوشتاری هم تغییراتی
دادم که در ذهنشان بهتر بماند و در نتیجه این
آش شله قلم کار تولید شد و چون در حال و حس خوبی نبودم نتوانستم انسجام لازم را به آن بدهم و حتی حالا که خودم هم می خوانمش احساس می کنم یک پارازیت هایی هم در موسیقی آن احساس می شود که با وزن عروضی کمی زاویه دارد . اگر ممکن است
تنظیم خود را برایم بفرستید تا کارم راحت تر شود . به این همه هم دلی و اشتراک ذوقی که با هم پیداکردیم افتخار میکنم . گویا دیگر در سرودنها دست ذوق و افکارم رو شده است .
و حتی نگرانیها و پریشان احوالیم از لابلای کارهایم بیرون میزند .
امیدوارم که اجازه فرمایید همچنان در ته کلاستان باشم و از تجربه های ناب و اخلاق
مداری و دانش و ذوقتان بهره ببرم . البته یه
مقداری هم بخاطر بیماری شناسنامه ای می باشد که باید باهاش کنار بیایم و احتیاج است
که عزیزان بزرگواری همچون آن گران قدر عصای دستم گردند
با ادای احترام
🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درودو سپاس بزرگوار

حضورتان را عزیز می دارم و

از محبتهایتان صمیمانه

تشکرو قدردانی می کنم

🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درودو سپاس بر استاد بزرگوارم

سرکارخانم خیاط پیشه

حضورتان را ارج می نهم از محبتهایتان صمیمانه سپاسگزارم

🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درودو سپاس بر استاد بزرگوارم

جناب فاتح

حضورتان را عزیز می دارم و از محبتهایتان صمیمانه تشکر می کنم

🌹🌹🌹🌹🌹

درودو سپاس بر عزیز بزرگوارو شاعر

فرهیخته ام

جناب فلاحی

حضورتان را عزیز می دارم و از محبتهایتان صمیمانه تشکر میکنم

درودو سپاس بر شاعر بزرگوارو استاد فرهیخته ام

جناب انصاری

حضورتان را عزیز می دارم و

از محبتهایتان صمیمانه تشکر می کنم

🌹🌹🌹🌹🌹🌹