همسفر

مث ماهی لیز شدی سیاوش
هر صفحه ای که میام یا قبل از من رفتی یا بعد از من میای
صفحه ی اشکاور را درست کردم و به محض تایید می تونی بیای حتمن خوشحال خواهم شد .
در مورد موضوع پند و اندرز به نظرم یکی از دلایل مطرود شدن آن ، کلی گویی ست . اغلب وارد جزییات نمی شوند . ما وقتی کتب غرب را به عنوان مثال در مورد موفقیت می خوانیم ، متوجه می شویم آنها کاملا تکنیک ها را یاد می دهند . اما ما با گفتن ” برو کار می کن مگو چیست کار ” سربسته رد می شویم . یا در ادبیات انها دقیقا مشخص است که زن و مرد در یک رابطه چگونه می توانند پیش بروند و ادامه دهند . اما ما خیلی کلی می گوییم :

بر او جمع شدند پیران ده
که با وی مِهرت نیست مَهرش بده

دومین مشکل این بخش از ادبیات ما ، کاربرد فراوان افعال منفی ست .
مگو
مرو
مکن
مبند
مشکن
مزن

مزن بر سر ناتوان دست زور ……

مرو راهی که پایت را ببندند …..

و ….

در مقابل این همه نفی و نهی ، کمتر افعال مقابل به کار برده شده و خود بنده در اغلب سایتها که چنین ادبیاتی دارند و همش در مورد جرایم و عواقب تعزیری تخلفات پرسنل با جملات هشداری می نویسند ، برخوردی قهرآمیز دارم که اینا چیه نوشتید ؟

تاخیر بیش از پنج دقیقه صدهزار جریمه
نبستن کمربند ایمنی سه روز غیبت لحاظ می گردد
در صورتی که مدارک ارسال نشود ، کارکرد این ماه منفجر خواهد شد و …

و سومین علت روی گردانی مردم از نصیحت ، شاید ” دید از بالا “ی گوینده باشد که اغلب به شنونده حالت تحقیر و سرکوفت دست می دهد .

با اینهمه موضوعات پندآموز ، بخش های زیبایی را در ادبیات ما رقم زدند و شعرهای زیبایی که در این باب وجود دارند ، چنانچه چاشنی صحبت گردند ، بر تاثیر و حلاوت آن خواهند افزود .