🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گفته بودم به تو مهرت به دلم افتاده
زلف افشان شده ات کار به دستم داده
ای که شیرین لب و شیرین دهنی ، می دانی ؟
از تب عشق تو هر دلشده ات فرهاده
دوش با من دل مجنون شده نجوا می کرد
ای خوش آن صید که در دام چنین صیاده
در شگفتم من از این جلوه که دارد رویت
نقش جذاب رخت کار کدام استاده ؟
حسرتی نیست بجز داشتنت در دل من
گفته بودم به تو مهرت به دلم افتاده
کیمیا یاد تو شد همدم تنهایی من
زیر باران غمت رفته و دل ایستاده
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
مهر 23, 1402
درود و عرض ادب جناب شرعی …
چند نکته در سروده شما هست که بد نیست به آنها اشاره شود :
1 : از آنجایی که سروده شما در قالب غزلی جدّی ست و نه ترانه، بهتر است اَدای فعل به صورت کامل انجام پذیرد ( فرهاد است-استاد است- صیاد است و …) که البته در چنین حالتی باید در قافیه و ردیف بعضی ابیات تجدید نظر شود .
2 : اگر می خواهید از صنعت ردالمطلع استفاده نماید باید مصرع اول را در آخرین مصرع تکرار نمایید و نه یک بیت قبل، ولی تخلص را می شود حتی به یک بیت قبل از بیت آخر نیز انتقال داد ( البته امروزه دیگر استفاده از تخلص دیگر چندان رایج نیست )
3 : قافیه ( ایستاد ) مصرع را از وزن خارج نموده و در این غزل قابل استفاده نیست .
جسارت مرا ببخشید همیشه سروده ای را نقد می کنم که با ارزش باشد و البته شاعرش با استعداد …
💐💐💐
پاسخ
آبان 30, 1402
درودو سپاس بزرگوار
🙏🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
مهر 23, 1402
درودبرشما جناب شبگردگرامی
زیبا بود .دستمریزاد
کیمیا یاد توشد همدم تنهائی من
زیر باران غمت رفته و دل اِستاده
🌺🌺🌺
پاسخ
مهر 23, 1402
بسیار زیبا سرودید
پاسخ
مهر 23, 1402
درودها جناب شبگرد بزرگوار
به نظر میرسد باید دستی به قافیه بکشید ولی از حیث مضمون بسیار زیباست
پایدار باشید🙏🌹
پاسخ
آبان 23, 1402
درود و عرض ادب
زیباست و قابل زیباتر شدن🌹🌹
پاسخ
بستن فرم