🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای کاش بگذاری دمی با تو بمانم
ای مهربان ، ای نازنین ، آرام جانم
پیش نگاهم نقش باشد روی ماهت
نام قشنگت می شود ورد زبانم
داروی پیری کیمیای عشق باشد
ای کیمیا با عشق تو من هم جوانم
تو یوسفی و من زلیخای تو هستم
بگذار تا این قصه را از نو بخوانم
دل برده ای و می بری جان از کف من
دین و دلم را برده ای ، ای مهربانم
من گم شدم دیگر نمی بینم خودم را
سرگشته ی کوی تو بی نام و نشانم
شبگردم و دلداده ی روی تو زیبا
هم پای باران می رود اشک روانم
محمد رضا شرعی
شبگرد
مرداد 1402
تقدیم به کیمیای عزیزم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
مرداد 10, 1402
سلام عشقم … توی آسمان دنبالت می گشتم می بینم که اینجایی
دلتنگت بودم
و راستی: سر کیمیای شما هم سلامت . اگر قبلا رنگ صورتت سرخ بوده و حالا زرد شده ، بدون که قبلا مس بودی و حالا به خاطر اینکه کیمیا ( اکسیر ) نزدیکت بوده طلا شدی و رنگت طلایی . به قول سعدی :
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد؟
اکسیر عشق در مسم آمیخت زر شدم
شرعی جان برام دعا کن به حدی حالم وخیمه که فکر می کنم تا دوساعت دیگه زنده نخواهم بود
پاسخ
مرداد 10, 1402
مهرداد عزیز
مهرداد نازنین
دوست خوب
شاعر …
از خط آخرت مو های بدنم سیخ شده و دلهره گرفته ام
بلا دور باشد ؟ چه شده ؟
شماره تلفن من 09123170843 است مرا بی خبر از حال خود نگذار
کاری از دست من بر می آید
من رو سیاهم ولی از خدا می خواهم به دل من نگاه نکند و شفای عاجل عنایت کند .
پاسخ
مرداد 10, 1402
درود بر شما
روان و دلنشین و زیباست
قلمتان سبز🌹
پاسخ
مرداد 11, 1402
ماه بانوی سرزمینم
سلام و درود
سپاس از بذل محبت شما
پاسخ
مرداد 10, 1402
درودها برشما جناب شبگرد عزیز ارجمند قلمتون ماندگار 🌺🌺💚💚
پاسخ
مرداد 11, 1402
مهر بانوی سرزمینم
سلام و درود
سپاس از بذل محبت شما
دلم لبریز از سرور شد
پاسخ
مرداد 10, 1402
دروها بر شبگرد نازنین
♡♡♡
یک لحظه چشمان تو را در خواب دیدم
عمری دلآشوب تب این داستانم
🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 11, 1402
استاد معصومی بزرگوار و نازنین
به مهر خواندید و بنده نوازی کردید
سپاس از این همه محبت
پاسخ
بستن فرم