![ابراهیم حاج محمّدی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/10/IMG-20211021-WA0153-2-e1634843277353.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دارم از فرطِ سرشاری از خویش// مثلِ دریا
می شوم در خودم جاری از خویش// مثلِ دریا
بر نیندازَدَم خانمان غم//تا که هر دم
می برم حظِّ هشیاری از خویش// مثلِ دریا
پُر طراوت ترم از بهاران//همچو باران
بهره مندم چو از یاریِ از خویش// مثلِ دریا
موجِ سرشارِ وجدَم که مستم// جان پرستم
جانِ من گشته پرواری از خویش// مثلِ دریا
بر نمی تابم از آسمان رو// با هیاهو
کرده ام چون هواداری از خویش// مثلِ دریا
پر خروش از نشاطم دمادم// شادِ شادم
کس نمی بینَدَم عاری از خویش// مثلِ دریا
ذاتِ خود را چو گوهر شناسم// بی هراسم
سر در آورده ام آری از خویش// مثلِ دریا
تار و پُودم که پر از رواج است// ابتهاج است
دارم از بس که بیداری از خویش// مثلِ دریا
بی طُمَأنینه با جُنب و جوشم// پر خروشم
چون نمی بینم آزاری از خویش// مثلِ دریا
بوده _ از بس که غوغا مدارم _// کار و بارم
با صفاتر طرفداری از خویش// مثلِ دریا
پُر خروشم اگر با وقارم//بی قرارم
کم نکردم پرستاری از خویش// مثل دریا
دارم از فرطِ سرشاری از خویش// مثلِ دریا
می شوم در خودم جاری از خویش// مثلِ دریا
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (14):
بهمن 9, 1400
بر نیندازَدَم خانمان غم//تا که هر دم
می برم حظِّ هشیاری از خویش// مثلِ دریا
سلام و درود بر ملک الشعرای سرزمینم
این نفیسه نه تنها اثری فاخر و کم نظیر است بلکه به لحاظ مضمون کاری بسیار ارزشمند صورت پذیرفته است.
اگر چه زنده یاد خانم سیمین بهبهانی غزلِ مستزادُ الارکان دارد ولی غزل زیباو بلند و مردف و مستزاد الارکان آنحضرت بر خلاف غزل مستزاد الارکان زنده یاد سیمین بهبهانی مرصع است و همه ی ابیات قافیه ی درونی داشته
و خوش آهنگ تر است.
خدا را شکر وبسایت شعر پاک قدر و منزلت دانش ادبی آن استاد گرامی و بزرگان شعر و ادب زمانه را به نیکی می داند و امیدواریم بتوانیم خدمتگزار بزرگانی چون ان شاعر عزیز و توانا باشیم.
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏👏👏👌🌿
پاسخ
بهمن 9, 1400
سلام و سپاس حضرت دوست.🌹زنده باشید و پایدار🌹
پاسخ
بهمن 9, 1400
سلام و درود و عرض ادب 🌿🌿🌿🌹🌹🌹💐🌿🍃
پاسخ
بهمن 9, 1400
درودتان🌹🌹🌹زنده باشید🌺🌺🌺
پاسخ
بهمن 9, 1400
خوش ساخت و خوش آهنگ و پرمعنا سروده اید. 👏👏👏
پاسخ
بهمن 9, 1400
درود بر حضرتعالی . زنده باشید 🌷🌷🌷🌷می توان با افزودن یک رکن مستزاد دیگر، در طرف دیگر ارکان غیر مستزاد، سروده ای 《مستزاد الطرفین》 آفرید. بر این وزن مثلا: 《فاعلاتن/ فاعلن فاعلن فاعلاتن/ فاعلاتن》یا 《 فاعلن فع/ فاعلن فاعلن فاعلن فع/ فاعلن فع》 به عنوان مثال:{{ دل نبستم/ دل نبستم به دنیای فانی/ نی نبستم}}
این قالبِ {{مستزاد الطرفین}} هم به احتمال زیاد از ابداعات و ابتکارات من است . از این جهت می گویم 《به احتمال زیاد》 که خدایی نکرده مثل ابداع و ابتکار جناب حیدری فخر باصطلاح 《قالب ترنج》 از کار در نیاید. ولی تا جایی که بر رسیده ام تا کنون هیچ سروده ی 《مستزاد الطرفین》ی ندیده ام.
پاسخ
بهمن 9, 1400
سلام زیبا و خوش آهنگ
من با این قالب چنان اشنا نبودم خوشحالم سایت شعر پاک راه مطالعه و تفکر را برای بنده باز کرد امید است که بتوانم در عرصه شعر قدمی برداشته باشم
وسپاس فراوان از استاد عزیز مستزاد الطرفین قالب نو و جدیدی است امید است در این راه پایدار و موفق باشید
🌹🌹🌹🦋🦋🙏🙏🙏🙏🦋🦋🌺🌺🌺
پاسخ
بهمن 9, 1400
سلام و درود حضرت دوست🌹🌹🌹🌹ممنون و سپاسگزارم🌺🌺🌺زنده باشید و شاداب 🌺🌺
پاسخ
بهمن 9, 1400
سلام و درود حضرت دوست🌹🌹🌹🌹ممنون و سپاسگزارم🌺🌺🌺زنده باشید و شاداب 🌺🌺
پاسخ
بهمن 9, 1400
درود زیبابود ودرخور تحسین جناب حاج محمدی
احسنتم.
🌺🌺🌺
پاسخ
بهمن 9, 1400
سلام و درود دوست عزیز 🌹🌹🌹🌹🌹🌷زنده باشید و پابرجا و شاداب🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بهمن 9, 1400
درودو سپاس استاد
دستمریزاد زیبا و درخور و دوست داشتنی است بزرگوار
یکی دو پرسش داشتم جناب حاج محمدی
1 ــ آیا این تقطیع حقیر درست است یا نه ؟
2 ــ آیا شما هم نظرتان این است که باید هجای چهارم رکن دوم اشباع گردد ؟
3 ـــ اگر جواب آری می باشد تا هردو مصرع هم وزن شوند آیا وزن اصلی عروضی همین است که در تقطیع حصل شده است؟
4 ــ اگر جواب آری می باشد پس با توجه به حضور رکن مستفعلن می توان گفت دارای وزن مختلف الارکان است .
5 ــ اگر وزن مختلف الارکان امروزه هم مورد قبول است، چرا دکتر شمیسا معتقدند پدران ما متوجه نبودند که ما وزن مختلف ارکان نداریم . و شعر کلاسیک یا متحدالارکان است و یا متناوب الارکان و شعر سالم شعریست که با اختیارات شاعری و یا ضرورت های شعری به یک از از این دو ارکان رسید
6 ـــ اگر نظر دکتر شمیسا درست،که نظر این شاگرد نوپا هم بر آن است > چون وقتی معتقدیم که شعر
که شعر کلاسیک چون باید از یک نظم معینی پیروی کند و به قول معروف هردمبیل نباشد. به طبعِ آن باید دارای ارکان منظمی نیز باشد . پس مختلف ارکان نداریم . با این توصیفات در این شعر با چه اختیاراتی می توان به آن ارکان رسید. پیشاپیش از راهنمایی آن استاد سپاسگزاری میکنم
دارم از فرطِ سرشاری از خویش// مثلِ دریا
دا،رَ،مز،فر ــ طِ، سر،شا ،ری ــ از، خی، ش، مث ــ لِ، در،یا
فاعلاتن ـــ مفاعیلن ، مستفعلن ـــ مفاعیل
می شوم در خودم جاری از خویش// مثلِ دریا
می، شَ، وم،در ــ خُ، دم، جا، ری ـــ از، خی،شُ، مث
ـــ لِ، در، یا
فاعلات ــ مفاعیلن ــــ مستفعلن ــ مفاعیل
بر نیندازَدَم خانمان غم//تا که هر دم
بر، ن،ین، دا ـــ ز، دم خا، نِ ــ ما،نِ ،غم،تا ــ کِ،هر،دم
فاعلاتن ـــ مفاعیلن، ـــ فاعلاتن ـ مفاعیل
اگر هجای چهارم رکن دوم اشباع گردد
می برم حظِّ هشیاری از خویش// مثلِ دریا
می، ب،رم،حظ ــ ظِ،هش،یا،ری ــ از، خی،ش، مث ــ لِ، در، یا
فاعلاتن ــ مفاعیلن ـــ مستفعلن ــ مفاعیل
با ارادت و احترام 🌹🌹🌹👏👏👏🙏🙏🙏
پاسخ
بهمن 10, 1400
درود . دوست عزیز . پرواضح است که رکن بندی صحیحی نکرده اید . چون این رکن بندی را اولا نمی توان به سلاست و روانی تک تک مصاریع این سروده خواند و ثانیا در نام گذاری بحر عروضی آن دچار مشکل می شویم. در اوزان مستزاد الارکان پاره ی قبل از رکن مستزاد حکم مصرع کامل را دارد و ضمن اینکه احکام مربوط به پایان مصرع در آن جاری است ، جداگانه رکن بنذی می شود. لذا 《دارم از فرط سرشاری از خویش》را جدا گانه از 《مثل دریا》باید رکن بندی کرد
رکن بندی صحیح پاره ی قبل از رکن مستزاد با اختیارات شاعری= 《فاعلن فاعلن فاعلن فع》= بحر متدارک مثمّن اخَذّ است و رکن مستزاد هم برابر است با 《فاعلن فع》یا 《فاعلاتن》
شعرِ متحد الارکان (متفق الارکان)، مختلف الارکان، متناوب الارکان، غیر متناوب الارکان ، متشابه الارکان و مستزاد الارکان داریم. و من ندیده ام که دکتر شمیسا چنین سخنی گفته باشند.
پاسخ
بهمن 10, 1400
پاسخ
بهمن 11, 1400
درودو سپاس بزرگوار
دستمریزاد گرامی
در مورد دکتر شمیسا می توانید کتاب “عروض وقافیه دکتر شمیسا” را تهیه نمایید
و از نظری که بیان نمودم آگاه شوید این کتاب، کتاب کوچکی است که سالهای سال پیش انتشارات دانشگاه پیام نور منتشر کرده است و دانشجویان ادبیات آن را تهیه می کنند و لذا مرتب تجدید چاپ می گردد با همین بیان
پدران ما متوجه نبودند که اوزان مختلف الارکان نداریم و اوزان عروضی یا متحدالارکان هستند ویا متناوب الارکان زیرا مثل خود نظم شعر ارکان هم دارای نظم هستند . نطر من هم همین است زیرا اگر قرار است شعر دارای نظم باشد عیر ممکن است که ارکانش دارای نظم نباشد بخصوص که ما مختاریم رکن بندی را نیز چهارتا جهارتا و یا سه تا سه تا تقسیم کنیم ضمن اینکه هم از اختیارات شاعر ی سود می بریم و هم ضرورت های شعری . راستی بررسی کرده اید که چرا از ضرورت های شعری قرار است استفده کنیم . زیرا یکی از دلایلش این است که می خواهیم وزن را در قالب های مورد نظر بگنجانیم، و اگر قرار بود ارکان تقطیع مختلف باشند دیگر چرا از اختیارات و ضرورت ها سود ببریم تا بخواهیم ارکان را تغیییر دهیم آن را به حال خودش رها میکردیم و به خودمان هم زحمت نمیدادیم .
موفق و پیروز باشید بزرگوار
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بهمن 11, 1400
دوست عزیز و ارجمندم جناب کمال کمالی
بنده کتاب استاد شمیسا را دارم و فعلا دست یکی از دوستان است . لیکن در این مجال اندک از شما و جناب ایشان می پرسم که مگر نه این است که در اوزان متناوب الارکان چاهار رکنی رکن اول و دوم و نیز ذکن سوم و چهارم با یکدیگر مختلفند؟ یعنی عزیز من پذیرفتن به وجود اوزان متناوب چهار رکنی {در هر مصرع} خود اقرار و اعتراف به وجود اوزان مختلف الارکان است. ضمنا دلیل منحصر بفرد اختیارات چنین چیزی که می فرمایید نیست . چرا که در همان اوزان متناوبی که عرض کردم که رکن اول و دوم و نیز رکن سوم و چهارم با هم مختلفند. از اختیارات استفاده می شود
پاسخ
بهمن 11, 1400
درود و سپاس استاد
فکر میکنم در نوشتار اشتباهی رخ داده است و یا این خرد متوجه نشدم
ایشان معتقدند که یا تمام ارکان متحد هستند
مثل فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن و …..
ویا متناوب
فاعلاتن مفاعلن فاعلاتن مفاعلن و …
که چنین روندی در سایر وزن ها ساری و جاریست و چنانچه رکن سوم با اول ویا رکن دوم با چهارم فرق کرد دیگر نمی تواند متناول باشد و مختلف الارکان باید نامیدش که مورد قبول ایشان نیست
و اگر اختلافات ارکان را با اختیارات ویا ضرورت ها نتوان به متحدالارکان ویا متناوب الارکان تبدیلشان کرد در اشعار کلاسیک نامیدنشان مشکلی خواهیم داشت همین
با احترام 🌹
پاسخ
بهمن 12, 1400
دوست عزیز و ارجمند جناب کمالی با سلام . کافیست به کتاب علم عروض و قافیه از دکتر محمد شهری صفحه ی صد و هشتم مراجعه کنید تا در یابید که وزن ها و بحوز مختلف الارکان در شعر فارسی به وفور یافت می شود .و نیز در کتاب وزن شعر پارسی از دکتر پرویز ناتل خانلری صفحه ی یکصد و شصت و هفت به دوایر مختلفه در شغر فارسی به صراحت اشاره گردیده است. و از همه مهمتر به کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم بحث بخور دائره ی مختلفه از صفحه ی ۱۳۸ تا ۱۵۶ مراجعه کنید تا در یابید که حتی قدما بر وجود بحور و اوزان مختلف الارکان در شعر پارسی اذعان داشته اند.
پاسخ
بهمن 11, 1400
پاسخ
بستن فرم