🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود بانو... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود حمید آقای بزرگوار، دوست خوبم... سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود بر شما دوستی که شجاعت آن را نداشتهای که با نام به صفحه این
درود مجدد سپاس از شما و بزرگواریتان باز هم عذر میخوام. ممنون از اشعار زیبایتان🙏🙏🙏🌹🌹🌹
درود .زیبا سرودید .عذر خواهم .جسارتا .در مصرع دوم بیت دوم سهوالقلمی هست .نرسیدن بوده.
اعضا تایید شده: 1780
تعداد اشعار: 26785
تعداد مطالب: 2897
تعداد کل نظرات و نقدها:147249
ملک زادهای ز اسب ادهم فتاد
به گردن درش مهره برهم فتاد
چو پیلش فرو رفت گردن به تن
نگشتی سرش تا نگشتی بدن
پزشکان بماندند حیران در این
مگر فیلسوفی ز یونان زمین
سرش باز پیچید و رگ راست شد
وگر وی نبودی ز من خواست شد
دگر نوبت آمد به نزدیک شاه
به عین عنایت نکردش نگاه
خردمند را سر فرو شد به شرم
شنیدم که میرفت و میگفت نرم
اگر دی نپیچیدمی گردنش
نپیچیدی امروز روی از منش
فرستاد تخمی به دست رهی
که باید که بر عود سوزش نهی
ملک را یکی عطسه آمد ز دود
سر و گردنش همچنان شد که بود
به عذر از پی مرد بشتافتند
بجستند بسیار و کم یافتند
مکن، گردن از شکر منعم مپیچ
که روز پسین سر بر آری به هیچ
شنیدم که پیری پسر را به خشم
ملامت همی کرد کای شوخ چشم
تو را تیشه دادم که هیزم شکن
نگفتم که دیوار مسجد بکن
زبان آمد از بهر شکر و سپاش
به غیبت نگرداندش حق شناس
گذرگاه قرآن و پندست گوش
به بهتان و باطل شنیدن مکوش
دو چشم از پی صنع باری نکوست
ز عیب برادر فرو گیر و دوست
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام با اجازه اگر بتوانید دو نکته را در سروده رعایت بفرمایید شعرتان فرازمندنر میشود! یک: ارتباطِ دو مصراع
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
بستن فرم