🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
درو بر شما🌺
متشکرم زنده باشید🌺
درود بر شما با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
مهدی سیدحسینی در با مردم بی درد ندانی که چه دردی ست؟!
درود استاد خراسانی بزرگوار زیبا و خاطره غم انگیزی بود روحشون قرین رحمت الهی سلامت
طارق خراسانی در ;کیجائون (دختران) شمه روز موارکا … (شعر مازندرانی با ترجمه فارسی)
سلام دوست شاعرم سحرگاه فرصتی شد تا به دفتر شما آمده و شعر زیبای
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26584
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146435
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
چشم من از گریه مستانه من روشن است
خانه من چون صدف از دانه من روشن است
شعله سودای من آهن گداز افتاده است
دیده زنجیر از دیوانه من روشن است
نیست چون آیینه نور عاریت در خانه ام
از صفای سینه من خانه من روشن است
گر چه از گرد کسادی مهره گل گشته ام
نه صدف از گوهر یکدانه من روشن است
جلوه فانوس دارد در نظر پروانه را
بس که از سوز درون کاشانه من روشن است
دیده جغدست شمعی هست اگر ویرانه را
از فروغ داغ سودا، خانه من روشن است
می شوم من داغ هر کس را که می سوزد فلک
از چراغ دیگران غمخانه من روشن است
دیده شیر از غم دنیا نگهبان من است
از شراب لعل تا پیمانه من روشن است
من سیه روزم، و گرنه سر به سر روی زمین
از فروغ طلعت جانانه من روشن است
سینه گرمم جهانی را به جوش آورده است
عالمی را شمع از آتشخانه من روشن است
سختی ایام نتواند مرا افسرده ساخت
چون شرر در سنگ خارا دانه من روشن است
گر ز روزن دیگران را خانه روشن می شود
صائب از بی روزنی کاشانه من روشن است
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم