🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۱۵ : کرده ام بر خود گوارا تلخی دشنام را

(ثبت: 171406)

کرده ام بر خود گوارا تلخی دشنام را

دیده ام در عین ناکامی جمال کام را

انتقام هرزه گویان را به خاموشی گذار

تیغ می گوید جواب مرغ بی هنگام را

کام خود شیرین اگر خواهی، به کام خلق باش

تلخ باشد کام دایم مردم ناکام را

نقش موم و شعله هرگز راست ننشیند به هم

روی از فولاد باید سیلی ایام را

لعل سیرابش زکات بوسه بیرون می کند

کیست تا آرد به یادش صائب گمنام را؟

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا