🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسماعیل علیخانی در مرا پاک بنوش
سلام و احسنت استادجان🌺
سلام مجدد تو که و به می تونن بلند حساب بشن اختیاراته و اشکالی هم ایجاد
سلام خوشا به سعادت شما بنده اخیرا توفیق نشده ۳۲ سال پیش ایشان رو از فاصله دیدم
سلام استادجان متشکرم🌺
حمید گیوه چیان در رخ
درود استاد جان سپاس بیکران وجودتان غرق نور و عشق خداوند شاد و سلامت باشید🙏🙏🙏
اعضا تایید شده: 1773
تعداد اشعار: 26577
تعداد مطالب: 2880
تعداد کل نظرات و نقدها:146485
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
عشق بالا دست بر خاک از وجود ما نشست
از گهر گرد یتیمی بر رخ دریا نشست
عشق تن در صحبت ما داد از بی آدمی
کوه قاف از بی کسی در سایه عنقا نشست
زخم مجنون تازه خواهد شد که از سودای ما
طرفه شاهینی دگر بر سینه صحرا نشست
راه عشق است این، به آتش پایی خود پر مناز
خار این وادی مکرر برق را در پا نشست
جسم خاکی در صفای دل نیندازد خلل
باده آسوده است از گردی که بر مینا نشست
نیست تاب همنفس آیینه های صاف را
زود می گردد گران، ابری که با دریا نشست
خار در چشمش، اگر هنگامه افروزی کند
چون شرر هر کس تواند در دل خارا نشست
کرد رعنا همچو آتش بال و پرواز مرا
در طریق عشق اگر خاری مرا در پا نشست
کفر و دین روشن ضمیران را نمی سازد دو دل
کی شود شبنم دورو، گر بر گل رعنا نشست؟
زنگ خودبینی گرفت آیینه بینایی اش
هر که صائب یک نفس با مردم دنیا نشست
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم