🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۳۱۷ : غیر حسرت رزق من زان حسن بی اندازه نیست

(ثبت: 172608)

غیر حسرت رزق من زان حسن بی اندازه نیست

فتح باب من ازین میخانه جز خمیازه نیست

میکشان را روز باران می کند گردآوری

جز رگ ابر بهاران جمع را شیرازه نیست

باغ جنت در صفا هر چند باشد بی نظیر

پیش ارباب بصیرت همچو روی تازه نیست

نیست هر بیهوده نالی را خبر از سوز عشق

مطلب بلبل ز عشق گل به جز آوازه نیست

تیر تخشی هست هر کس را ازان ابرو کمان

قسمت ما چون کمان از دور جز خمیازه نیست

لاله در کوه بدخشان خون خود را می خورد

چهره گلرنگ او را احتیاج غازه نیست

مستمع را صائب از گفتار ما بهره است بیش

چون کمان ما را نصیب از صید جز خمیازه نیست

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا